نقشه راه صلح افغانستان در اجلاس چهارجانبه تعیین میشود، اما طالبان به عنوان یک طرف جنگ در آن حضور ندارند. حالا این سوال مطرح است که چرا اجلاس تصمیمگیری درباره سرنوشت صلح افغانستان با شرکت چهار کشور و بدون حضور طالبان برگزار میشود. افغانستان، پاکستان، چین و آمریکا در این اجلاس حضور دارند و پیش از این سه دور مذاکرات بین دیپلماتهای این کشورها در کابل و اسلامآباد برگزار شده است ( ۱، ۲، ۳). دولت افغانستان از این گفتوگوها به عنوان روندی یاد میکند که نسبت به تلاشهایی مشابه در گذشته متفاوت است.
شکیب مستغنی، سخنگوی وزارت امور خارجه افغانستان میگوید که افغانستان خود را قربانی جنگ جاری میداند و پاکستان میتواند برای پایان این جنگ نقش "اساسی و سازندهای" بازی کند. از نظر او، حضور آمریکا و چین به عنوان دو قدرت بزرگ میزان موفقیت همکاری افغانستان و پاکستان را بالا برده است.
ریشه خارجی جنگ
دولت افغانستان درگیر جنگی است که یک طرف آن در میدان جنگ، طالبان هستند. در چنین حالتی طبیعی به نظر میرسید که دولت افغانستان به سراغ این گروه میرفت، اما به عوض آن به سراغ سه کشور پاکستان، چین و آمریکا رفت. به همین دلیل، ابتکار این گفتوگوها را به عوض شورای عالی صلح، وزارت امور خارجه به دست گرفت.
دلیل این امر آن است که دولت افغانستان ریشههای خارجی جنگ جاری را مهم میداند. حامد کرزی، رئیس جمهوری پیشین افغانستان بارها پاکستان را به حمایت از طالبان متهم کرد و به صورت مکرر گفت که کلید صلح افغانستان به دست پاکستان است. اشرف غنی، رئیس جمهوری فعلی افغانستان هم گفته که کشورش در "جنگی اعلامنشده" با پاکستان قرار دارد.
حامد کرزی ۲۱ بار به پاکستان سفر کرد، اما نتیجهای به دست نیاورد. اشرف غنی هم در ۲۲ عقرب (آبان) گذشته به اسلامآباد رفت، اما این راه را از طریق پکن طی کرد. او در ۸ عقرب (آبان) پارسال به عنوان نخستین سفر رسمی خارجیاش به چین رفت تا پای این کشور را به روند صلح افغانستان بکشاند.
محمدموسی جعفری، استاد روابط بینالملل معتقد است که آقای غنی به این امید به پکن رفت که از نفوذ چین به عنوان متحد استراتژیک پاکستان، قدرت بزرگ جهانی و دارای منافع عمده اقتصادی و امنیتی در منطقه در راستای قانع کردن پاکستان برای زمینهسازی برای مصالحه در افغانستان استفاده کند.
آمریکا با این پیشفرض در این اجلاس حضور دارد که در تحولات مرتبط با افغانستان و پاکستان منافع استراتژیک دارد و در پایان طولانیترین جنگ خود، مایل است در مسائل صلح کشوری که نیروهای نظامیاش در آن چهارده سال ماموریت رزمی داشته، شریک باشد. به باور آقای جعفری، حضور آمریکا در این اجلاس به عنوان متحد استراتژیک افغانستان اهمیت دارد.
'۱+۳'؟
قندیل عباس، استاد روابط بینالملل دانشگاه قائد اعظم در اسلامآباد معتقد است که پاکستان و آمریکا در روند صلح افغانستان "نقش اصلی" را میتوانند بازی کنند و چین هم با توجه به سرمایهگذاری عظیم اقتصادیاش در پاکستان و تمایل آن برای احراز نقشی گسترده تر در آسیای جنوبی و آسیای مرکزی، وارد این بازی شده است.
او میافزاید که این کشورها در مورد قضیه افغانستان به صورت جداگانه به دنبال اهداف خود بودند، اما بالاخره به این نتیجه رسیدند که "مشترکاتی" وجود دارد که بر اساس آن میتوانند با هم همکاری کنند و در نتیجه، تلاشهای مشترکی را "به اضافه افغانستان" آغاز کردند. به گفته آقای عباس، این کشورها معتقدند که روند صلح باید به رهبری افغانها به پیش برده شود.
محمد ناطقی که در نشست گفتوگوی مستقیم بین دولت افغانستان و طالبان در پاکستان حضور داشته، معتقد است که دولت افغانستان در این اجلاس میکوشد که چین و آمریکا را متقاعد کند که به عنوان دو قدرت بزرگ نظام بینالملل، بین کابل و اسلامآباد "میانجیگری" کنند. این امر اشاره به این موضوع دارد که دولت افغانستان حالا توانسته که طرفهای اصلی خود را پشت یک میز جمع کند.
نمایندگان هر چهار کشور در سومین نشست خود برای ترسیم "نقشه راه" صلح افغانستان توافق کردند. به تعبیر آقای ناطقی، سازوکار صلح افغانستان به دست این چهار جانب ساخته میشود و این امر به نقش تعیینکننده این کشورها در سرنوشت جنگ و صلح در افغانستان اشاره دارد.
غیبت طالبان
باور به تعیینکننده بودن اراده این کشورها در مورد سرنوشت جنگ و صلح در افغانستان و غیبت طالبان در گفتوگوهای چهارجانبه، این روند را به روند گفتوگوهای چهارجانبه ژنو در سالهای ۱۹۸۰ مشابه کرده که در آن دولتهای وقت افغانستان، پاکستان، شوروی و آمریکا توافقنامههای ژنو را در ۱۴ اپریل ۱۹۸۸ امضا کردند.
بر اساس این توافقات ارتش شوروی از افغانستان بیرون شد، اما به گروههای مجاهدین که در میدان جنگ حضور داشتند، فرصت حضور در این گفتوگوها داده نشد. هرچند پس از توافقات، برخی از رهبران مجاهدین در ماسکو، ریاض و اسلامآباد با شورویها گفتوگوی مسقیم کردند، اما در واقع تصامیم اصلی قبلا اتخاذ شده بود.
در گفتوگوهای جاری هم یک جانب گفتوگوها (آمریکا) در افغانستان نیروی نظامی دارد، اما قرار نیست که این نیروها بیرون شوند، بلکه برعکس این گروههای شورشی هستند که باید با دولت مورد حمایت جامعه جهانی در کابل آشتی کنند. چهارچوب و نقشه این آشتی هم در اجلاس چهارجانبهای کشیده میشود که این گروهها خود نقشی در آن ندارند.
هرچند جزئیات این نقشه راه مشخص نیست، اما در اعلامیه پایانی سومین نشست چهارجانبه آمده که این نقشه راه زمینه گفتوگوی مستقیم بین دولت افغانستان و گروههای طالبان را "تسهیل" میکند. هرچند باز هم نقش این کشورها برای آوردن طالبان پشت میز مذاکره مشخص نیست، اما نفس برگزاری این جلاس به معنای آن است که آنها میتوانند این امر را تحقق بخشند.
مصالحه با که؟
سراجالدین سراج، کارشناس روابط بینالملل میگوید در این اجلاس آمریکاییها و چینیها به عنوان "ناظر" و پاکستانیها به عنوان "میانجی" که میتواند طالبان را پشت میز مذاکره حاضر کند، حضور دارند. به نظر او، تاکید پاکستان بر چگونگی مکانیسم گفتوگوهای مستقیم بین طالبان و دولت افغانستان، به معنای آن است که پاکستان "طرف اصلی" است.
آقای سراج میافزاید این نکته اهمیت دارد که "پاکستان چه زمانی و کدام طالبان را برای گفتوگوی مستقیم با دولت افغانستان میآورد" و پاکستانیها در قبال طالبانی که برای گفتوگو حاضر نمیشوند، چه سیاستی در پیش میگیرد. به گفته آقای ناطقی، پاکستانیها گفتهاند که "بر کل گروههای طالبان" نفوذ ندارند.
به همین دلیل است که در اعلامیههای پایانی هر سه دور مذاکرات چهارجانبه، نه از "گروه طالبان" بلکه از "گروههای طالبان" یاد شده که اشاره دارد به انشعاب در درون گروه طالبان ( ۱، ۲، ۳). در حال حاضر غیر از گروه طالبان به رهبری ملا اخترمحمد منصور، گروه طالبان به رهبری ملا رسول هم فعالیت دارد. شبکه حقانی هم گروهی در درون گروه طالبان است که بیشتر به عنوان یک گروه جداگانه در نظر گرفته میشود.
در سومین اجلاس چهارجانبه توافق شد که تا آخر ماه میلادی جاری تاریخ گفتوگوهای مستقیم بین طالبان و دولت افغانستان تعیین شود. آنگونه که آقای سراج می گوید، قرار است پاکستان در اجلاس چهارم گروههایی را معرفی کند که حاضرند با دولت افغانستان مذاکره کنند. به احتمال زیاد جناح ملا رسول شامل این فهرست نخواهد بود.
طرفهای اصلی؟
حالا آقای غنی انتظار دارد که تلاشهای شانزدهماهۀ او که با سفرش به چین آغاز شد، به نتیجه ملموسی برسد و دستکم این احساس به مردم داده شود که گفتوگوهای صلح یک روند واقعی است. او به همین دلیل در داخل کشور ابتکار عمل را به دست وزارت خارجه قرار داد، در حالی که در گذشته شورای عالی صلح دستکم در ظاهر مسئول اجرای همه امور صلح دانسته میشد.
با این حال، اگر در اجلاس چهارجانبه در مورد اصول گفتوگوهای مستقیم با طالبان توافقی حاصل شد، آنگاه نوبت به شورای عالی صلح خواهد رسید تا با آنها مذاکره کند. تاکید جوانب مختلف بهویژه دولت افغانستان بر این که گفتوگوها مستقیم طالبان با مدیریت دولت این کشور به پیش برده شود.
رئیس جمهوری افغانستان در بیرون کشور هم به عوض چانهزنی به مراجع متعدد، صرفاً بر نقش سه کشور تمرکز کرد: پاکستان، چین و آمریکا. این امر بیانگر آن است که از نظر دولت افغانستان اهمیت نقش این سه کشور در امر تحقق صلح تعیینکننده است، به گونهای که فکر میشود کشورهای دیگر قادر به اجرای آن نیستند.
برخی تاکید کردهاند که روسیه، ایران و هند هم باید در این اجلاس حضور داشته باشند که این امر به صورت تلویحی به معنای دادن نقشی مشابه به عربستان سعودی هم خواهد بود، اما دولت افغانستان تا حال به این درخواستها پاسخ مثبت نداده و با خوشبینی سرگرم چیدن مقدمات ترسیم "نقشه راه" در اجلاس "گروه هماهنگی چهارجانبه" است.
منبع:بی بی سی