وبسایت افغانستان ما

در سیاست خارجی دوست و دشمن از روی «نگرش و عملکرد دولت‌ها نسبت به امنیت ملی» شناسایی می‌گردد. روی دیگر سیاست خارجی را «توسعه اقتصاد ملی» شکل می‌دهد. این دو عنصر سنگ‌پایه مناسبات بین‌المللی دولت‌ها را می‌سازد. رژیم‌های سیاسی افغانستان از بدو تاسیسِ دولتی به‌نام پاکستان، نتوانسته‌اند سیاست خارجی «حرفه‌ای» متکی بر این دو عنصر را راه‌اندازی کنند. دلایل گوناگونی از این نا‌به‌سامانی وجود دارد که از حوصله این نوشته برون است. اما مهم‌ترین آن‌ را نبود حاکمیت مقتدر ملی در افغانستان می‌سازد. این ضعف سبب گردیده است که همسایگان افغانستان بتوانند به سهولت بر امنیت ملی و اقتصاد ملی تاثیر گذارند در حدی که منافع ملی افغانستان را «تعریف‌ناپذیر» گردانند.
سیاست خارجی همیش با ترویج فکر همراه است. فکری که منافع و امنیت ملی را در خارج از جغرافیای دولت‌ها تعریف می‌کند. در زبان نوین به آن لابی‌گری می‌گویند. با تاسف فکر ِپاکستان بر سکتورهای سیاسی، اجتماعی و فرهنگی افغانستان خیلی مروج است. این فکر که با گرایش‌های بنیادگرایانه اسلامی هم‌پا است، پشتوانه نظامی- استخباراتی یعنی آی‌اس‌آی را با خود دارد. ژرفنای پاکستانیزه شدن افغانستان آن‌قدر است که بر تعین پالیسی‌ها حتا تقرر مامورین بالارتبه افغانستان نقش دارد.
شناسایی دوست و دشمن یکی از مهم‌ترین پیش‌شرط‌ها برای نضج‌گیری استراتژی سیاست خارجی به‌حساب می‌آید. مهم‌ترین هدف سیاست خارجی افغانستان را باید رهایی از فکر پاکستانی و گسترش همکاری استراتژیک با هند شکل دهد. تحلیلگران امور بین‌المللی به این باور هستند که هندوستان به‌زودی، به یکی از مهم‌ترین قدرت‌های اقتصادی در جهان مبدل می‌گردد. این در حالی است که پاکستان روند برعکس را می‌پیماید. گسترش روابط استراتژیک افغانستان با هند، پاسخ محکمی در برابر گرایش‌های نزدیک استراتژیک پاکستان و چین خواهد بود.

در این راستا جغرافیای سیاسی افغانستان این زمینه را گشوده است تا امریکا، اروپا، روسیه و چین روابط دوستانه خود را با افغانستان حفظ کنند. حمایت بنیادگرایی و هراس‌افگنی، پاکستان را به بدنام‌ترین دولت منطقه مبدل کرده است. همسایگان آسیای میانه که از تاثیرات کلان چین و روسیه بهره می‌برند در برابر این سیاست پاکستان حساسیت دارند. اما با تاسف رژیم‌های سیاسی افغانستان نتوانسته‌اند از این امتیاز بهره برند.
سیاست خارجی هندوستان بربنیاد تیوری ریالیسم متکی است که در جهان طرفداران زیادی دارد. همه احزاب سیاسی هندوستان این تیوری را می‌پسندند. در علوم روابط بین‌الملل تیوری ریالیسم، انعطاف‌پذیرترین روی‌کرد را برای سیاست خارجی به بار می‌آورد. از این‌رو سیاست خارجی هندوستان می‌تواند به‌خوبی وضعیت افغانستان را شناسایی و درک کند. به باور این قلم فکر سیاست خارجی هندوستان بیشتر ثبات را در منطقه و به‌ویژه افغانستان سبب می‌گردد تا گسترش فکر پاکستان. واقعیت این است که پاکستان حمایت از دهشت و و حشت را رها نخواهد کرد. این کار یکی از پردرآمد‌ترین دهلیزهای حمایت غرب برای پاکستان است. پس به‌جای همگرایی با پاکستان باید همگرایی با هندوستان را بیشتر ساخت. این کار به هیچ صورتی بی‌طرفی افغانستان را صدمه نمی‌زند.
در علوم روابط بین‌الملل، دولت‌ها حق دارند دوستان و دشمنان خود را شناسایی کرده و از میان آن‌ها بهترین‌ها را برای گسترش سیاست خارجی خویش برگزینند. پاکستان باید بداند که تغییر سیاست خارجی افغانستان، آغاز زوال پاکستان آسیب‌پذیر است و این کارت مهم در دست افغان‌هاست. همگرایی استراتژیک میان افغانستان و هندوستان فلسفه وجودی پاکستان را به مخاطره مواجه می‌سازد. پاکستان از دید دموگرافی سرزمین شکننده و بی‌ثباتی است. از سوی دیگر شکل‌گیری این کشور از دید روابط بین‌الملل طبعی نیست. مرزهای این کشور مشکل دارند و حاکمیت فدرالی بر بنیاد گروه‌های اتنیکی راه افتاده است که این دولت را به بالاترین حد آسیب‌پذیر ساخته است. از این‌رو همگرایی قدرتمند استراتژیک افغانستان با هندوستان انتقام سیاست انتحاری پاکستان در برابر افغانستان است. از سوی دیگر حضور فعال سیاسی، اقتصادی و نظامی امریکا و اروپا در افغانستان دوام‌دار نخواهد بود. از این‌رو افغانستان نیاز دارد تا با قدرت‌های بزرگ منطقه سازگاری کند.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

کلیه حقوق متعلق است به رسانه افغانستان ما
دیزاین شده در سما