در جامعه سنتی افغانستان بردن نام زنان در خیلی از مناطق این کشور "ننگ و عار" دانسته میشود. رشد آموزش و رفتن دختران و زنان به مراکز آموزشی در این کشور اکنون باعث شده که زنان کمکم مبارزه برای گرفتن حقوق خود در بخشهای مختلف را آغاز کنند.
در یک کارزار فرهنگی در شبکههای اجتماعی امروز، شنبه ۱۷ سرطان، زنان افغانستان با راهاندازی هشتگی از جامعه افغانستان پرسیدهاند، "نامم_کجاست!"
در افغانستان گرفتن نام زن تقریبا به صورت عموم تابو است. در بعضی مناطق دانستن نام خواهر، مادر یا یکی از زنان اقارب برای مردان یک نوع "دشنام و بیشرمی" تلقی میشود.
این روند در افغانستان به اندازه اهمیت دارد که حتی در مراسم عروسی اسم دختر بر روی کارت نوشته نمیشود و فقط در کارت عروسی مینویسند که "دختر فلانی" یا در مواردی تنها با ذکر "دوشیزه" و اسم خانوادگی دختر اکتفا میشود.
در زمان مرگ نیز بر کارت دعوت نام خیلی از خانمها ذکر نمیشود. "مادر فلانی"، "همسر فلانی"، "دختر فلانی" یا "خواهر فلانی" از مواردی است که به جای نام زنان بر کارتهای دعوت در افغانستان نوشته میشود.
لاله عثمانی، از سازمندهندگان این کمپین میگوید اخیراً و پس از اینکه آگهی درگذشت همسر یک شاعر و نویسنده معروف را در فیسبوک دید که در آن هیچ اشارهای نه تنها به اعضای زن خانواده، بلکه حتی به متوفی هم که زن بود، نشده بود، به این فکر افتاد که چرا باید حتی تحصیل کردهها و سرآمدان جامعه، اینگونه هویت زن را انکار کنند.
لاله عثمانی میگوید آنچه برخی مردان افغان با زنان میکنند و هویت آنها را انکار میکنند، نه ریشه در مذهب دارد، نه در فرهنگ. بلکه یک "سنت خرافی" است که در افغانستان ریشه دوانده و با افزایش آگهی، میتوان ریشه آن را خشکاند.
به باور این فعال مدنی، هدف کمپین "نامم_کجاست" این است تا به زنان جامعه تلنگر بزند که به این آسانی از هویت خود نگذرند و به مردان هم یادآوری کند که زن را همانند یک انسان مستقل ببینند، نه فقط مادر، خواهر و همسر.
ویدا ساغری، یکی دیگر از سازماندهندگان این کارزار شبکههای اجتماعی به بیسیسی گفت که در افغانستان داشتن نام مستعار یا عدم ذکر نام زن یک رسم است. به گفته او بیشتر دختران در خانه پدر یک نام دارند و وقتی ازدواج میکنند، نام دیگری برایش انتخاب میشود. نامی که خانواده شوهر به دل خودشان انتخاب میکنند.
او میگوید که نام یک زن، نام ارزشی و شخصیتی نیست، بلکه بیشتر نام فرهنگی است که در خانوادههای پدر و شوهر گذاشته میشوند.
خانم ساغری میگوید که در زمان عروسی متوجه شدم که در کارت عروسی نام من نبود و فقط "دوشیزه" نوشته شده بود. من مخالفت کردم و نامم را در کارت عروسی نوشتم و امروز نگرانم که اگر بمیرم در کارت فاتحه نامم نوشته نشود.
"مرا به نام کوچکم صدا بزن"
با گذشته ۱۷ سال از زمان سقوط گروه طالبان تا حال که بدترین دوران برای زنان افغانستان پنداشته میشود، با تمام تلاشهاییکه برای حضور و بازگشت مجدد زنان به صحنه عمومی شده، هنوز هم زنان غایب بزرگ در جامعه افغانستان تلقی میشوند.
شمار زیادی مردان هنوز از گرفتن نام زنان خانواده ننگ دارند و حتی بر سنگ قبر خیلی از زنان نامش نوشته نمیشود.
زلمی یکی از شهروندان کابل به بیبیسی گفت:"به دلیل شرم نمیتوانیم در پیش روی بزرگان خانواده از زنان نام ببریم."
او میگوید که زنان را به نامهای دیگری همانند دخترکاکا (عمو) "مادر فواد" و غیره صدا میزنیم که برای ما در خانه چای بیاورند، نان بیاورند یا به مهمان غذا تهیه کنند.
شهزاد، یک شهروند دیگر کابل میگوید به نظر او گرفتن نام خواهر و مادر شرم است و او معتقد است که اگر نام خواهر یا مادر را کسی دیگر بگیرد، باید علیه او اقدام قانونی شود.
شرکت کنندگان این کارزار، امروز شبکههای اجتماعی بیشتر زنان و دختران بودند. آنان نوشته بودند که "مرا به نام کوچکم صدا بزن!"
شماری از زنان دیگر نوشتهاند که "من با نامم تولد شدهام، باید با این نام بمیرم، نه به نام مادر کسی یا دختری کسی."
کاربر دیگری نوشته است که مرا به نامم صدا بزنین، نه با پسوند و پیشوند، روابط خانوادگیم!؛ من یعنی: "فهیمه میرزایی"
"نه دختر آقای میرزایی، نه خواهر علی، نه خواهر مرتضی، نه خواهر مهدی، نه خواهر اسماعیل، نه آینده همسر فلانی یا آینده مادر فلانی."
در کنار آن شماری از کاربران مرد نیز با گذاشتن نامهای مادرهایشان در شبکههای اجتماعی از آنچه که زنان انجام داده، تقدیر کرده بودند و شماری نیز مادرشان را "امپراطور خانه" خطاب کرده بودند.
حسن رضایی، جامعه شناس افغان میگوید که "در جامعه قبیلهای جنس مونث دارایی و ملک افراد محسوب میشود و از طرف دیگر مثل سایر داراییها نیست که قابل معامله باشد."
او میگوید: "در چنین جوامعی زنان ملکیت جنسیتی تلقی میشوند و ملکیت جنسیتی را نمیشود عاریه داد، فروخت بلکه انحصاری مربوط به یک شخص است. این انحصاریت در ملکیت جنسیتی در جامعه قبیلهای باعث میشود که سختگیری به نام زن و سایر موارد زیاد شود. زیرا هراس این است که اگر نام یک زن و دختر را غریبهها بدانند، تعرض به این ملکیت حساب میشود و اگر غریبهها آنان را به نام صدا کنند، این باعث یک نوع ارتباط میشود."
به گفته او این "انحصار جنسیتی" باعث میشود که هرنوع ارتباط با این نوع "ملکیت" را "صاحبان" آن با بیرون قطع کنند. از جمله گرفتن نام زن، دیدن صورت زن و غیره.
آقای رضایی میگوید گرفتن نام زن نیز همین سلسله حساسیتها در قبال زن محسوب میشود و در نتیجه اسم بردن از زن به یک تابو تبدیل شده است.
این جامعه شناس افغان میگوید که راهکار برای بیرون رفت از این وضعیت بهبود درک مردم و تغییر دیدگاه مردم نسبت به زن است.
به گفته او آموزش و سواد میتواند زن را از حالت کالای جنسیتی خارج کند، مقام و شان انسانی به آن قایل شود و این حساسیت نیز آن زمان میتواند از بین برود.
آقای رضایی میافزاید که زن با این دیدگاه جدید یک متاع جنیستی نیست و در معرض خطر قرار نمیگیرد؛ بلکه یک چیز متعلق به شخصیت انسانی زن است و در نتیجه این برداشت به وجود میآید که من انسان هستم و مالک بدن خود هستم و او هم مالکیت بدن خود را دارد و تغییر برداشت و آگاهی میتواند مانع یک چنین دید جنسیتی شود.
آیا این کمپین بینش مردان افغان را تغییر خواهد داد؟
بهار سیلی از فعالان این کارزار شبکههای اجتماعی به بیبیسی گفت که که سئوال اصلی این نیست که ما چقدر در این برنامه موفق میشویم.
به گفته او هدف خلق این سئوال است که اگر زن است، از خودش بپرسد که نامم کجاست و اگر مرد است، این سئوال برایش خلق شود که چرا نامش را حذف کرده است.
او میگوید که اگر این سئوال مطرح شود، ذهن میرود به طرف جوابش و اگر جوابش را بدست آورد، برای تغییر وضعیت کاری میکند. منبع : بی بی سی