نشنال اینترست در تحلیلی به بررسی دلایل خروج نیروهای روسی از سوریه پرداخته است.«نیکلاس کی. گواسدف» در تحلیلی که در سایت «نشنال اینترست» منتشر شده به بررسی «نظرات مختلف به تصمیم غافلگیرانه روسیه در قبال سوریه» پرداخته است که در ادامه میآید. بیانیه ولادیمیر پوتین، رییس جمهور روسیه، مبنی بر خروج بخش اعظمی از نیروی نظامی خود از کشور سوریه ظرف هفته و ماههای آینده همگان را شگفت زده ساخت. آیا این تصمیم نشانهای از جشن پیروزی کرملین است یا راهی است برای گریز از افتادن در دامی پرهزینه در ادامه این تصمیم غافلگیرانه پوتین از چندین نظر مختلف مورد بررسی قرار میگیرد.
1) اتمام مأموریت
آسانترین توضیح برای این تصمیم غافلگیرانه روسیه بر پایه این ارزیابی صورت میگیرد که هدف از اعزام نیروهای نظامی این کشور به سوریه- که در سپتامبر گذشته آغاز شد- اجرای یک عملیات کوتاه مدت بود.
در آن زمان، کرملین در خصوص پیامد حضور فعالانه خود در سوریه هیچگونه وعدۀ خوش بینانهای نداد و از هر گونه لاف زنی در خصوص سرنگونی داعش یا صدور بیانیهای مبنی بر [کمک به] دولت بشار اسد برای باز پس گیری کنترل خود بر سراسر سوریه خودداری کرد.
در حالیکه اکثر کارشناسان غربی با اطمینان خاطر پیش بینی میکردند که حکومت اسد به روزهای پایانی خود رسیده است و مخالفان دولت سوریه به زودی قدرت را در دست خواهند گرفت؛ پوتین به تقلید از [استراتژی] دخالت نظامی خود در دانباس- در سال گذشته- تصمیم گرفت به سرعت در سوریه وارد عمل شود.
هدف از حضور نظامی روسیه در سوریه، کمک به دولت اسد بود و این هدف محقق شد. حال پس از گذشت 6 ماه- در مارس 2016- هیچ سخنی از احتمال سقوط اسد در بین نیست: نیروهای نظامی دولت سوریه و متحدان آن ابتکار عمل را در میدان جنگ دوباره به دست آوردند و روستاهای مهم و کلیدی را باز پس گرفتند که این امر توانایی آنها را برای حفظ کنترل بر بخشهایی از سوریه که همزمان با در هم شکستن توان [نظامی] مخالفان اسد تصرف کردند، تقویت میکند.
افزون بر این، پویش سیاسی تغییر یافته است. مخالفان دولت اسد، آمریکا، اکثر دولتهای غربی و متحدان آنها در خلیج فارس همه بی صبرانه کناره گیری اسد از قدرت را پیش شرط لازم برای آغاز مذاکرات با دولت سوریه در خصوص انتقال [قدرت] میدانستند.
اکنون به رغم لفاظیهای آبرومندانه؛ طرفهای مختلف درگیر در این فرآیند سیاسی این امر را پذیرفتهاند که بشار اسد به میزان مشخصی همچنان قدرت را در دست دارد.
به همین منظور، پوتین بار دیگر نشان داد که کرملین به دوستان و شرکای خود وفادار خواهد ماند- و از این قابلیت برخوردار است که نیروی نظامی و اهداف سیاسی را در یک رشته عملیات جنگی محدود و موفق با یکدیگر پیوند دهد.
2) انصراف [از ادامۀ عملیات] در اوج پیروزی
حضور [نظامی] روسیه در سوریه، تصویر کرملین را نه تنها در منطقه بلکه در سراسر جهان بطور چشمگیری دستخوش تغییر ساخت. این حضور نظامی ثابت کرد که اصلاحات نظامی و افزایش هزینههای مرتبط با آن ظرف چندین سال گذشته در واقع مثمرثمر بوده است.
نیروی نظامی روسیه همچنین نشان داد که توانایی آغاز و ادامۀ یک مداخلۀ [نظامی] در خارج از خاک اتحاد جماهیر شوروی سابق را داراست و اینکه مسکو میتواند با کاربرد قدرت خود و بیتوجه به مقاصد واشنگتن، بروکسل، ریاض و آنکارا واقعیتها را بطور عملی و عینی در سوریه تغییر دهد.
حضور نظامی در سوریه برخی از قابلیتهای جدید روسیه را به معرض نمایش گذارد و به جهان این پیام هشدارآمیز را مخابره کرد که آمریکا تنها کشوری نیست که قادر است قدرت سخت خود را در بخشهای مختلف این کره خاکی به کار گیرد.
اما پس از ارسال این پیام به جهان، مسکو نه تنها از تکرار آن سودی نخواهد برد بلکه در واقع با گذشت زمان، نقایص و ضعفهای بالقوه در تشکیلات نظامی این کشور آشکار خواهد شد.
اینکه نیروی دریایی روسیه توانست به طور موفقیت آمیزی موشکهای کروز خود را از ناوگان کوچک کاسپین به اهدافی در سوریه پرتاب کند، بسیار نگران کننده بود- اما شوک حاصل از این موفقیت با نشانههای آشکاری دالّ بر شکست فنی [این عملیات] زائل شد.
روسیه همچنین در حضور نظامی خود در سوریه و دستیابی به اهداف سهل الوصولی همچون عقب راندن پیشروی مخالفان اسد در ازای هزینهای نسبتاَ اندک و بدون تلفات بسیار، موفق بوده است.
چنانچه روسیه به مرحلۀ بعدی- آغاز باز پس گیری مناطق وسیع و تحت تصرف مخالفان اسد یا داعش در سالهای گذشته- وارد میشد؛ این احتمال وجود داشت که نتواند به همان سهولت به اهداف خود دست یابد.
با توجه به اینکه آغاز مذاکرات صلح به روسیه این فرصت بینظیر را میبخشد که عملیات خود را «به طور محترمانه» و با احتمال بالایی از موفقیت به پایان برساند؛ عاقلانه خواهد بود که به جای پذیرفتن خطر شکست در آینده، از این فرصت نهایت استفاده را ببرد.
افزون بر این، تصمیم مذکور به جلوگیری از اتلاف منابع مادی کمک خواهد کرد.
3) اجتناب از تکرار اشتباه آمریکا در افغانستان
از زمانی که روسیه اعزام نیروی نظامی خود به سوریه را بطور جدی در پاییز 2015 آغاز کرد، برخی از حامیان گروههای مخالف دولت اسد در واکنش به این اقدام تلاش کردند تا از طریق افزایش توان [نظامی] نیروهای شورشی سوریه و به دنبال آن هدف قرار دادن قدرت هوایی روسیه و سوق دادن این کشور به یک درگیری وسیع زمینی و در نتیجه افزایش هزینهها- هم از نظر مادی و هم از نظر میزان تلفات-، سوریه را به افغانستانی برای نیروهای روسی بدل کنند.
این اهداف به طور کامل جامۀ عمل نپوشید، زیرا عقلانیت حاکم بر این حامیان به پیامدهای راه اندازی یک جنگ نیابتی، بطور مثال، بین عربستان سعودی و روسیه میاندیشید.
بازگشت به واقعیت که پس از واژگونی یک جت روسی توسط جنگندههای نیروی هوایی ترکیه- و پیش بینی یک جنگ بزرگ قدرت بر سر سوریه- صورت گرفت، این اهداف را با اقبال اندکی مواجه ساخت. علاوه بر این، در حالی که ترکیه ماه گذشته در خصوص ورود به خاک سوریه و ایجاد یک «بهشت امن» در این کشور سروصدای زیادی به راه انداخت و به طور ضمنی اشاره کرد که از مشارکت سعودیها در اجرای این عملیات استقبال میکند، ریاض (و واشنگتن) رغبتی از خود نشان ندادند.
با این حال پوتین نیز به خوبی آگاه است که یک مداخله [نظامی] بلند مدت و ادامه دار میتواند به کاهش تواناییهای نظامی و افزایش نارضایتی عمومی بیانجامد.
وی از این فرصت برخوردار بود که به طور مستقیم و به هزینۀ آمریکا شاهد فلج شدن عملیات نظامی باشد- اینکه چطور عملیاتهای سریع نظامی برای سرنگونی طالبان در افغانستان و اطمینان یابی از نبودِ سلاحهای کشتار دسته جمعی در عراق تا تلاشهای بیانتها و گستردهتر برای متحول کردن جوامع داخلی در این کشورها، نه تنها سبب رشد مقاومتها شد، بلکه کاهش قدرت ایالات متحده را نیز در پی داشت.
چنانچه دولت اسد در سوریه تثبیت و مجدداً مجهز شده است و همچنان قادرست به نبرد خود ادامه دهد، بنابراین دیگر به حضور نیروی نظامی روسیه در این کشور نیازی نیست.
در واقع، این عقب نشینی اعلانی از سوی روسیه نشان میدهد که پوتین راهکار اتحاد جماهیر شوروی سابق را دنبال میکند؛ راهکاری که پس از خروج نیروهای خود از افغانستان و به دنبال سالها جنگ بی ثمر در این کشور اتخاذ کرد.
این راهکار عبارت است از: تقویت و تحکیم یک نایب محلی و اطمینان از برخورداری این نایب محلی از ابزارهای لازم جهت حفظ موجودیت خود.
روسیه به خوبی به یاد دارد که سرنگونی رژیم محمد نجیب الله در افغانستان نه به دلیل رویارویی با مقاومت مجاهدین افغانستان در زمان عقب نشینی نیروهای شوروی سابق بلکه به دلیل قطع کمکها و تجهیزات نظامی به دنبال فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی سابق رخ داد.
اکنون این راهکار میتواند رویکرد مشابهی در قبال سوریه به شمار رود: اعطای این اختیار به اسد که کنترل بر بخشهای تحت سلطه خود را همچنان حفظ کند و اطمینان یافتن از اینکه اسد از قدرت کنار گذاشته نمیشود.
4) مقدمهای خطاب به عربستان سعودی
چشمانداز درگیری با سعودیها بر سر سوریه، با اقبال اندکی از سوی مسکو همراه است.
در واقع، روسیه تمایل دارد تا با ریاض بر سر تثبیت بازارهای جهانی انرژی به توافقی عاجل دست یابد تا از این رهگذر بتواند قیمتها را بهبود بخشیده و امکان واریز نقدینگی به بودجه و صندوقهای رفاهی خود را فراهم کنند.
عقب نشینی روسیه از سوریه به سعودیها این پیام را میرساند که به رغم نجات متحد خود از سرنگونی، همچنان با مذاکره برای دستیابی به یک توافق- بر پایۀ میزانی از تمرکززدایی و تاسیس یک دولت واحد که برخی از نگرانیها و منافع عربستان سعودی را در برگیرد- موافق هستند.
اجتناب روسها از وارد شدن در جنگی با پایان تلخ به طرفداری از دولت سوریه و در عوض، خروج از سوریه پس از تثبیت قدرت اسد شرایط لازم برای دستیابی به یک سازش را فراهم میسازد.
با توجه به نشست آتی وزرای کشورهای نفتی در ماه آوریل به منظور بررسی تداوم توقف تولید نفت- که با هدف بهبود قیمتها صورت میگیرد-، اعلام تصمیم روسیه به عقب نشینی در یک چنین شرایط زمانی میتواند به عنوان مقدمهای خطاب به ریاض تفسیر شود.
نویسنده این گزارش مدعی است اقدام روسیه در خروج نیروهایش از سوریه نوعی هشدار به بشار اسد نیز به شمار میرود که اتکای بدون ملاحظه به قدرت مسکو نداشته باشد.
نویسنده در پایان تحلیل می کند:
ظرف روزها و هفتههای آتی مشخص خواهد شد که مسکو در عمل چه میزان از نیروهای اعزامی خود را از سوریه خارج خواهد کرد. بایستی به این نکته توجه داشت که روسیه پایگاههای ساحلی خود در سوریه را به منظور نمایش قدرت هوایی و دریایی خود حفظ خواهد کرد، اقدامی که به کرملین اجازه میدهد در صورت حصول هرگونه تغییر در منافع یا دیدگاههایش به سرعت به آن بازگردد.
با این حال اعلان این تصمیم روسها به این نکته اشاره میکند که پوتین عملیات نظامی در سوریه را به خودی خود نه به عنوان یک هدف، بلکه به عنوان بخشی از یک تلاش گستردهتر در راستای احیای موقعیت روسیه به عنوان یک قدرت بزرگ در جهان مدنظر دارد- موضوعی که احتمالا پیشتر از دیدگاه پوتین منسوخ به نظر میرسید.
منبع:خبرگزاری فارس