سینمای هند، علاقهمندان جدی و فراوان در کشورهای دنیا بهخصوص در قاره پر ازدحام آسیا دارد، اما نفوذ سینمای هند و محبوبیت آن در بین رهبران افغان، پیوندهای عمیقی با تحولات سیاسی و گرم و سرد شدن روابط افغانستان با هند و پاکستان داشته است.
برخی از پادشاهان افغانستان نخست با آهنگهای غزل هندی آشنا شدند و دلبستگی خاصی به آن داشتند، اما بعدها سینمای هند نیز آرام آرام جایگاه ویژهای در میان رهبران افغان پیدا کرد و تحولات در منطقه منجر گردید تا سینما نقش برجستهای در روابط سیاسی هند با افغانستان بازی کند.
امیر شیرعلی خان در آغاز و امیر حبیبالله خان، پدر شاه امانالله که در سال ۱۲۸۰ به قدرت رسید، شیفته موسیقی غزل هندی بودند. آنها برای ترویج این موسیقی، نخستین دستههای منظم از آوازخوانهای هند را به افغانستان دعوت کرده و برای آنان در کابل زمینههایی را فراهم کردند تا این هنرمندان در همینجا بمانند.
عبدالعزیز جهت، در مقالهای زیر عنوان «سیر موسیقی در افغانستان» نوشته است، شاه امانالله که استقلال افغانستان را از بریتانیای کبیر کسب کرد، بیشتر تلاش داشت تا موسیقی افغانی را تشویق و ترویج کند. به نوشته وی، او استاد قاسمخان را رسما به دربار توظیف کرد و با وی رفتار محبتآمیز و محترمانهای داشت.
اما گذشت زمان و بروز تحولات و تغییرات در منطقه که منجر به ایجاد کشور جدیدی به نام پاکستان در سال ۱۹۴۷ گردید، روند نفوذ موسیقی و سینمای هند را در افغانستان شکل سیاسی داد و از همینجا بود که برخورد با هنرمندان هندی و استقبال از آنان در افغانستان بیشتر سیاسی شد.
در اسناد وزارت خارجه افغانستان آمده است که افغانستان در سال ۱۳۲۶ میلادی روابط سیاسی و سفارتی خود را با هر دو کشور هند و پاکستان برقرار کرد.
افغانستان برای حفظ رخنه فرهنگی در هند و پاکستان، داکتر نجیبالله توروایانا یکی از پیشکسوتهای داستاننویسی معاصر را بهعنوان نخستین سفیر افغانستان در پاکستان مقرر کرد؛ از آنجایی که پاکستان تازه شکل گرفته بود و خط مشخص فرهنگی نداشت، افغانستان برای حفظ روابط فرهنگی بیشتر در نزدیکی با هند باقی ماند.
این روش افغانستان برای پاکستانیها مطلوب نبود و از سوی دیگر افغانها در تلاش حفظ تاثیرگذاری بر منطقه پشتونستان، با استفاده از شیوههای مختلف، دست دوستی با هندیها را بیشتر میفشردند.
محمدظاهر آخرین شاه افغانستان که در سیاست بیشتر جانب احتیاط و توازن را به کار میبرد از علاقهمندان سینما و موسیقی هند بود. افراد نزدیک به شاه حکایت کردهاند که وی به موسیقی کلاسیک هندی علاقهمندی خاصی داشت و این علاقهمندی تا حدی بود که خود شاه نیز برخی از اساسات موسیقی کلاسیک هند را آموخته بود و رکاردهای رنگارنگی از موسیقی کلاسیک را در حرمسرا نگهداری میکرد و به آن گوش میداد.
در زمان ظاهرشاه، دلبستگی مردم به سینما و تماشای فلمها رو به افزایش بود و حداقل ده سالون سینما در کابل یکی پی دیگر ایجاد گردید که در بیشتر این سالونها، فلمهای هندی یا ایرانی نمایش داده میشد.
در زمان صدارت سردار محمد داوود خان و دوره ریاستجمهوری وی در سالهای ۱۳۵۲ تا ۱۳۵۵ مساله اختلاف نظر افغانستان با پاکستان روی موضوع پشتونستان شدت بیشتری کسب کرده بود.
زمانی که همامالینی، فیروزخان و دنی سه هنرمند شناخته سینمای هند برای شوتنگ صحنههایی از فلم «دهرماتما» در سال ۱۳۵۴ به کابل آمدنده بودند، نظام تازه تاسیس شده جمهوری افغانستان، روابط تیره و تار با پاکستان داشت.
سردار محمد داوود در چنین یک وضعیتی از گروه هنرمندان هندی به گرمی استقبال کرد و برای ریاست «گر زندوی» و اداره افغان فلم هدایت داده بود تا تسهیلات زیادی را برای هنرمندان هندی فراهم کنند.
سردار محمد داوودخان شخصا با همامالینی، فیروز خان و دنی دیدار کرده بود. پلوشه دختر سردار محمد داوودخان که در آن زمان محصل دانشگاه کابل بود و در جریان کودتای هفتم ثور ۱۳۵۷ یکجا با پدر و سایر اعضای خانوادهاش در ارگ ریاستجمهوری کشته شد، همامالینی را تا دروازه پوهنتون کابل برده بود و در برگشت از پوهنتون، جوانان زیادی موتر حامل همامالینی و پلوشه را در منطقه فروشگاه کابل حلقه کرده و برای همامالینی دست تکان میدادند.
این گروه از سینماگران هندی به ولایت بامیان سفر کرده و در آنجا صحنههای از فلم «دهرماتما» را در پای صلصال (تمثال بزرگ بودا) و بند امیر فلمبرداری کردند. این فلم در سال ۱۳۵۶ خورشیدی در هند روی پرده رفت، و با استقبال بینظیری روبهرو شد.
بروز تحولات در افغانستان و پیروزی کودتای ثور سال ۱۳۵۷ در کابل، روابط سیاسی کابل دهلی را گرمتر ساخت و از آنجایی که پاکستان از مجاهدین افغان حمایت میکرد، این مساله باعث گردید که کابل روابط فرهنگی را با هند بیشتر از پیش گسترش بدهد.
در این جریان هنرمندان موسیقی هند و افغانستان رفتوآمدهای زیاد داشتند و برنامههای هنری مشترکی را نیز در هر دو کشور اجرا میکردند.
در سال ۱۳۶۹ خورشیدی، امیتابچن با یک تیم هنرمندان هندی به کابل آمد. سفر امیتابچن به کابل مورد استقبال داکتر نجیبالله، رییسجمهور اسبق افغانستان قرار گرفت. وی مهمانخانه شخصی خود را در وزیر اکبرخان کابل در اختیار این هنرمندان گذاشت و خودش و اعضای خانوادهاش، با هنرمندان هندی چندین بار دیدار کرد و تسهیلات فراوانی را نیز به هدف شوتنگ و صحنهبرداری فلم «خداگواه» برای آنان فراهم کرد.
امیتاب که یکجا با دنی هنرپیشه مشهور سینمای هند به کابل آمده بود، به هنگام وداع با داکتر نجیبالله، رییسجمهور سابق افغانستان گفت: «در نظر است تا این روابط بیشتر تقویت شود و کارهای مشترک سینمایی نیز صورت بگیرد. »
امتیابچن، سالها بعد از سفر به کابل و شهر مزارشریف، در مصاحبهای در هند از مهمانوازی و علاقهمندی خانواده رییسجمهور نجیبالله به سینمای هند با قدردانی یاد کرد و گفت: «علاقهمندی رییسجمهور نجیبالله به سینما و هنرمندان هندی واقعا دلچسپی یک ملت را به هنر در هند نشان میدهد.»
در بهار سال ۱۳۶۷ خورشیدی سُنیلدت، شبانه اعظمی، دنی و تعدادی دیگر سینماگران برجسته هندی به کابل آمدند و با استقبال گرم داکتر نجیبالله، رییسجمهور سابق رو به رو گردیدند.
سُنیلدت در آن زمان عضو پارلمان هند بود، اما میزان علاقهمندی مردم به سینمای هند، روابط سیاسی و اهداف پشت پرده این سفر را کاملا پوشانده بود.
در ماه جوزا همان سال که کابل جشن بزرگی را برای تجلیل از روز جوانان برگزار کرده بود، داکتر نجیبالله و سُنیلدت در برابر هزاران تن از جوانان شهر کابل ظاهر شدند و جوانان نیز دقایق طولانی برای هر دو کف زدند و حتا در میان همان هیاهو تعدادی از جوانان خود را به سُنیلدت نزدیک ساخته و در مورد پسرش سنجیدت و احتمال سفر وی به کابل، میپرسیدند.
سُنیلدت، دنی و شبانه اعظمی دیدارهای متعددی با هنرمندان افغان و مردم داشتند، در دیداری که در پوهنتون پلیتخنیک کابل برگزار شده بود و من نیز در آن حضور داشتم، سُنیلدت در آغاز سخنان خود گفت: «خرسند هستم به کشوری سفر کردهام که مردم و رهبران آن همواره به هنر و سینمای هند علاقهمندی فراوانی داشتهاند». اشاره سُنیلدت به نفوذ موسیقی و سینمای هند در میان رهبران افغان بود.
در ماه اسد سال ۱۳۶۸ خورشیدی گروهی از هنرمندان سینمای هند، از جمله، قادرخان، امجدخان، همامالینی، فیروزخان پیامهای ویدیویی را به مناسبت سالگرد استرداد استقلال افغانستان به داکتر نجیبالله فرستاده بودند که از طریق تلویزیون ملی چندین بار پخش گردید.
تلویزیون دولتی افغانستان همواره در شبهای جمعه فلمهای هندی را با ترجمه دری و پشتوی آن به نشر میرساند. داکتر نجیبالله اما، بهعنوان بخشی از تلاشهایش به هدف جلب توجه پاکستان و بهبود روابط با آن کشور، در سال ۱۳۶۸ خورشیدی به تلویزیون ملی که در آن زمان یگانه دستگاه تلویزیون دولتی در افغانستان بود دستور داد تا گاهگاهی فلمهای پشتوی پاکستانی را نیز نشر کنند.
مردم در کابل با آنکه فلمهای پاکستانی را زیاد جدی نمیگرفتند و برای تماشای آن علاقهمندی نشان نمیدادند، رفته رفته با برخی از هنرمندان پاکستانی چون بدرمُنیر آشنا شدند.
بدرمُنیر نقشهای جنگی را در فلمها بازی میکرد و سرو کار وی نیز همواره با اسلحه بود. در سال ۲۰۰۱ میلادی که طالبان توسط نیروهای مشترک افغان و ایتلاف بینالمللی از قدرت بیرون رانده شدند، نیروهای افغان گروه بیشتر از دوصد جنگجوی مسلح پاکستانی را از حواشی کابل اسیر کردند که پسر بدرمُنیر نیز یکی از همین افراد بود که در کنار طالبان میجنگید.
یک دیپلومات وزارت خارجه افغانستان به من گفت که پسر بدرمُنیر همراه با سایر پاکستانیهایی که بازداشت گردیده بودند بهعنوان حرکت حُسن نیت افغانستان در برابر پاکستان، رها شده و از طریق میدان هوایی کابل به کشورشان فرستاده شدند.
زمانی که افغانستان در اوایل دهه هفتاد خورشیدی درگیر جنگهای تنظیمی شد، ساختمانهای حداقل سیزده سینمای فعال در کابل تخریب گردید و افراد تنظیمهای جهادی که از پاکستان وارد شهرهای افغانستان گردیده بودند، در مخالفت شدید با فلمهای هندی قرار داشته و بازار سینمای هند حداقل در اجتماعهای افغانی مسدود گردید.
روشان احمدزی ( برادر داکتر نجیبالله ) امیتابچن، شاهپور احمدزی ( برادر داکتر نجیبالله) و دنی، کابل
اما صبغتالله مجددی ممثل حکومت تازه به قدرت رسیده مجاهدین، علاقهمندی خود را به فلمهای قدیمی هندی حفظ کرده بود و همواره آهنگهای فلم «پاکیزه» را در داخل موترش میشنید.
یکی از نزدیکان آقای مجددی که نخواست از وی نام بگیرم، گفت که مجددی آهنگ «تهاری رهیو و ماسم هی عاشقانا…» را نیز بیشتر اوقات با خودش زمزمه میکند.
پس از سقوط حکومت طالبان در افغانستان، روابط هند و افغانستان بار دیگر بهبود یافت و حامد کرزی که در هندوستان درس خوانده است در تامین روابط قوی با هند نقش جدی را بازی کرد. وی در سفرهایش به هند، چندین بار با هنرمندان هندی دیدار کرده و حتا علاقهمندی خود را به سینمای هند نیز ابراز میکرد.
در سفری که در سال ۲۰۰۵ میلادی در ترکیب خبرنگاران افغان برای پوشش سفر رییسجمهور کرزی و برخی از اعضای کابینه افغانستان به دهلی داشتم، وزارت خارجه هند، بستهای از سیدی آهنگهای «لتامنگیشکر و رفیع» را به هیات وزرا و خبرنگارانی که از کابل رفته بودند، هدیه داد.
در سالهای ۲۰۰۴ و ۲۰۰۵ میلادی گروهی از هنرمندان هندی به شمول جان ابراهام به کابل آمدند و صحنههایی از فلم «کابل اکسپرس» را یکجا با هنرمندان افغان فلمبرداری کردند. در یک صحنه از این فلم حنیف همگام هنرمند افغان سوار بر یک موتر از یک منطقه که احتمالا غرب کابل است عبور میکند. حنیف همگام به نفرپهلویش که هندی است میگوید: «در این محل به فرق مردم میخ میکوبیدند…» این گفتگوی مختصر که اشارهای به جنگهای تنظیمی آغاز دهه هفتاد خورشیدی داشت و در آن زمان افراد حزب وحدت به رهبری عبدالعلی مزاری متهم شده بود که بر فرق مردم میخ میکوبیدند، باعث گردید که عبدالکریم خلیلی، معاون رییسجمهور افغانستان و محمد محقق، وزیر پلان کشور برآشفته شوند. حنیف همگام در مصاحبههای متعدد با خبرنگاران گفته بود که افراد حزب وحدت وی را تعقیب میکنند و جانش در خطر است.
دفتر رییسجمهور کرزی و شاید هم خود رییسجمهور برای جلوگیری از ایجاد مشکل در برابر این هنرمند و ادامه روابط هنرمندان افغان با هنرمندان سینمای هند، در این جریان مداخله کرد و با حذف آن صحنه از فلم، حنیف همگام نیز از تعقیب رهایی یافت.
داکتر عبدالله عبدالله، رییس اجرایی حکومت وحدت ملی افغانستان یکی از علاقهمندان سینمای هند است. یک تصویر وی که در پشتی مجله «India Today» در ماه مارچ امسال با کترینا کیف و شماری از هنرمندان هندی نشر شد، مباحثات زیادی را در افغانستان بر انگیخت.
طرز لباس پوشیدن داکتر عبدالله عبدالله متفاوتتر از سایر رهبران افغان است. شماری از افراد نزدیک به داکتر عبدالله میگویند که وی در پوشیدن لباس و ترتیب سروصورت خود از کبیر بیدی هنرمند سینمای هند تقلید میکند.
جنرال عبدالرشید دوستم نیز به سینما و فلمهای هندی علاقه دارد، و در میان هنرمندان سینمایی، امیتابچن را میپسندد و همواره وی را «دان» خطاب میکند. دان یکی از فلمهای مشهور امتیابچن است که در سال ۱۹۷۸ ساخته شده است.
علاقهمندی به سینما و هنرمندان هندی، توجه سرمایهداران وابسته به ارگ را نیز به خود جلب کرده بود. در سال ۱۳۸۸ هیات مدیره کابلبانک که محمود کرزی برادر رییسجمهور کرزی و حصین فهیم برادر مارشال محمد قسیم فهیم سهمداران عمده آن بودند، پیشنهادی را به ایشوریا رای، بازیگر شناخته شده سینمای هند فرستاد و از وی خواست تا دو اعلان تجارتی این بانک را در بدل پنجصد هزار دالر امریکایی اجرا کند، اما وی بهدلیل اینکه از خدمات واقعی کابلبانک باخبر نیست، این پیشنهاد را نپذیرفت و رهبری کابلبانک با عقد قرار دادی با سمریتی ایرانی (مشهور به پرینا)، کرکتر مرکزی سریال امتحان زندگی در بدل پنجاه هزار دالر امریکایی امضا کرد. پرینا در همان سال به دعوت کابلبانک به کابل آمد و ضمن ثبت دو اعلان تجارتی به کابلبانک، در یک نمایش روی ستیژ نیز ظاهر گردید.
سنیل شیتی همراه با یک گروه کوچک از هنرمندان هندی در سال ۲۰۱۲ میلادی به دعوت تلویزیون خورشید به کابل آمد. وی که برای یک روز به کابل آمده بود، در مراسم اهدای جوایز به هنرمندان سینمای افغانستان اشتراک کرد و گفت: «افغانها نیز در سینمای هند نقش بازی کردهاند، هر وقتی که نقش افراد مثبت، مهربان و دلیر به افغانها داده میشد.»
وی از کدام هنرمند افغان نام نگرفت، اما تعداد زیادی از هنرمندان مشهور سینمای هند از جمله دلیپ کمار، قادرخان، شاهرخ خان و شمار دیگر اصلیت افغانی دارند، و شاهرخ خان در مصاحبهای با نظیر مردمی، گرداننده یکی از برنامههای تلویزیونی افغانها در امریکا گفته است که وی در زمانی کودکی با پدرش (که احتمالا افغان است) به کابل سفر کرده بود.
ایجاد حکومت وحدت ملی در افغانستان در سال گذشته، یک بار دیگر رهبران افغان را دچار مشکل انتخاب دوستان منطقهای ساخته است. حکومت جدید در تلاش برای بهبود روابط با پاکستان، از جدیت روابط سیاسی و فرهنگی با هند کاسته و برنامههای سینمایی هند در تلویزیونهای افغانی نیز رنگ باخته است. بهنظر میرسد که با گذشت این همه دههها و سالها، روابط فرهنگی و سینمایی هند و افغانستان و پررنگ و کمرنگ شدن آن تا هنوز هم در گرو روابط با پاکستان است.
مطالب مرتبط