فرار از ۵ افغانی

پسر نه‌ساله در حالی که دستگاه تثبیت وزنش را به شانه کوچکش انداخته بود و در دست دیگرش سبد ماسک دیده می‌شد از دامنه کوه جوی شیر پایین شد و بعد به طرف شهر روان گشت. شانه‌اش از سنگینی دستگاه خم شده بود و بدون توقف راه می‌پیمود. هنوز به مقصد نرسیده بود که مرد جوانی که شاید حدود ۲۸ یا ۲۹ سال عمر داشت، جلوش سبز شد. مرد از پسر خواست تا دستگاه وزنش را به زمین بگذارد تا بداند که وزنش چند کیلو است. پسرک در حالی‌که چشمانش ذوق‌زده شده بودند و امیدی در دلش پیدا شده بود که حداقل در اولین گام پنج افغانی نصیبش خواهد شد، با عجله دست به کار شد و دستگاهش را فعال ساخت. مرد نسبتا چاق بالای دستگاه قرار گرفت و بعد بدون اینکه پول بپردازد پا به فرار نهاد. روشان تاچند متری دنبالش کرد، اما بی‌فایده بود و آن مرد در میان ده‌ها مرد دیگر ناپدید شد.

روشان بار‌ها با چنین وضعیت روبه‌رو می‌شود و برخی از افراد هستند که به وسیله دستگاه وزن خود‌شان را وزن می‌کنند و بعد بدون پرداخت پول فرار می‌کنند.
روشان باشنده دامنه کوه جوی شیر کابل می‌باشد. او می‌گوید: «از چهار سال به این‌سو ضمن این‌که به فروش ماسک می‌پردازم در کنار آن با دستگاه وزن نیز کار می‌کنم. روزانه اگر کار باشد مبلغ ۵۰ الی ۶۰ افغانی کار کرده و روزانه آن را جمع کرده و مختص برای کرایه خانه نگهداری ‌می‌کنم. کرایه خانه ما ۱۸۰۰ افغانی می‌باشد.»
به‌گفته او، در خانواده هشت‌نفری زندگی می‌کند و پدرش نیز در شهر و بازار مصروف فروش دستمال‌های سر شانه می‌باشد.
روشان با زبان کوچکش از برخی از مردم گلایه بزرگی دارد.
او می‌گوید: «مرا مردان و پسران جوان بیشتر آزار می‌دهند. روزانه تعدادی زیادی از این افراد نزدم مراجعه می‌کنند و از من می‌خواهند تا آنان را وزن کنم، اما همین که وزن‌شان تثبیت شد، بدون این‌که پول بدهند، پا به فرار می‌گذارندکه این کار خیلی برایم اذیت‌کننده می‌باشد.»
او می‌گوید: «این کار خیلی بد است چون من به خاطر ۵ افغانی این‌جا ساعت‌ها می‌نشینم تا فردی خود را وزن کند و برایم پول بدهد،‌ اما این افراد ظالم اندکی به حالم رحم نمی‌کنند. آنان به سن و سالی هستند که می‌توانند دست به هر کاری بزنند و پول پیدا کنند، اما من با این تن ضعیف چگونه کار‌های شاقه را انجام دهم. بگذارند به کار خود برسم.»
روشان می‌گوید که در نخست یک دستگاه کوچک و عادی داشته است و بعد با تلاش زیاد که حتا روز‌ها نان چاشت را در شهر نخورده ، قادر به خرید دستگاه دیجیتالی شده است.
او می‌گوید: «این دستگاه دیجیتالی را مبلغ ۲۸۰۰ افغانی خریداری کردم و اکنون بالای این کار می‌کنم، اما ظالم‌ها پول نداده و از نزدم فرار می‌کنند. او که صنف چهار مکتب نیز می‌باشد، بعد از وقت‌ها تا اذان شام مصروف کار در شهر و بازار است.
روشان با آنکه نه‌ساله می‌باشد، اما ۲۸ کیلو وزن دارد و می‌گوید: «سه سال است که در همین وزن باقی مانده‌ام، نه چاق می‌شوم و نه لاغر.»
او می‌افزاید: «روز‌ها و شب‌ها به‌خاطر یک لقمه نان سرگردان هستم. در این عمر کم خود شب‌ها و روز‌های را نیز گذشتانده‌ام که به پیدا کردن یک لقمه نان حیران و درمانده‌ایم. بسیاری اوقات من و پدرم کار نکرده و دست خالی به خانه بر می‌گردیم.» او در حالی که هنوز هم ناراحتی در چهره‌اش دیده می‌شد،‌ پیامی ‌را برای مردمان مزاحم می‌رساند.
«آزار و اذیت کردن کار خیلی بد و زشت است، مردمان آزار کار از شوخی این کار را می‌کنند، ولی من با این سن خورد دنبال به‌دست آوردن پول و نان سرگردان می‌باشم. لطفا ما کودکان را آزار ندهید.»

منبع:8 صبح

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

کلیه حقوق متعلق است به رسانه افغانستان ما
دیزاین شده در سما