انفجار در منطقه دیپلمات نشین کابل بار دیگر وضعیت امنیتی را در افغانستان زیر سوال برده است.

بامداد چهارشنبه، ۱۰ جوزا/خرداد انفجار شدیدی مرکز شهر کابل را لرزاند. شدت این انفجار به حدی بود که برخی خبرگزاری‌ های محلی افغانستان از ایجاد گودالی به عمق 7 متر بر اثر انفجار اخیر خبر دادند. تعداد تلفات این انفجار نیز بسیار قابل توجه بود و آمار شهدا بر اثر این انفجار بین 70 نفر تا 90 اعلام گردید.

 

با این حال انفجار اخیر کابل در منطقه‌ای از شهر روی داده که کاخ ریاست جمهوری و شماری از سفارتخانه‌ های خارجی در آن واقع است. وقوع انفجار در منطقه دیپلمات نشین کابل به این معناست که وقوع این انفجار با وجود شدیدترین تدابیر و ملاحضات امنیتی صورت گرفته است. شرایطی که نشان می‌دهد حتی امنیتی‌ترین مناطق شهر کابل، پایتخت افغانستان نیز فاقد ثبات امنیتی لازم می‌باشند.

در شرایطی که امنیتی‌ترین و حساس‌ترین مناطق کابل هدف شدیدترین حملات تروریستی قرار می‌گیرند، آیا می‌توان ادعای وجود امنیت کافی را در افغانستان داشت؟ حتی شرایط میدانی نیز گویای آن است که دولت فعلی افغانستان کنترل چندانی بر برخی مناطق افغانستان ندارد و به نقل از “نیویورک تایمز” حدود یک پنجم خاک افغانستان تحت اشغال و نفوذ گروه تروریستی طالبان است. در همین ارتباط روزنامه نیویورک تایمز در گزارش ماه گذشته خود پیرامون افغانستان می‌گوید که عناصر گروه تروریستی طالبان با گذشت بیش از 155 سال از اشغال افغانستان توسط نظامیان  آمریکایی بیش از هر زمان دیگری بخش های وسیعی از این منطقه را تحت کنترل و نفوذ خود دارند.

براین اساس چرا با گذشت بیش از 15 سال از اشغال و حضور نظامی آمریکا و نیروهای ناتو در افغانستان، وضعیت امنیتی در این کشور همچنان نامساعد است؟ وقتی غرب به رهبری ایالات متحده در اکتبر 2001 (مهرماه 1380) افغانستان را مورد تهاجم نظامی قرار داد، هدف اعلامی خود را بر حذف تهدیدات علیه ثبات امنیتی در افغانستان از طریق نابودسازی طالبان و القاعده عنوان کرد، اما در حال حاضر با گذشت بیش از 15 سال، طالبان در افغانستان همچنان مناطقی را بصورت دوره‌ای به اشغال خود در می‌آورد و برخی انفجارهای ضد دولتی را رهبری می‌کند، القاعده در جنوب یمن فعال تر شده و این امکان وجود دارد که در آینده نیز باردیگر خود را به کابل برساند. از طرف دیگر داعش نیز این روزها بازیگر تروریستی فعال صحنه داخلی افغانستان شده است.

براین اساس چرا افغانستان با وجود گذشت سال‌ها از حضور نظامیان آمریکایی و اروپایی اما همچنان ناامن می باشد؟

آیا آمریکا ناتوان از ایجاد امنیت در افغانستان است؟

اولین تردیدی که در ارتباط با تناقض سال‌ها حضور نظامیان غربی به رهبری آمریکا در افغانستان و همزمان تداوم ناامنی‌ها در این کشور به ذهن متبادر می‌شود، تردید در توانایی نظامیان غربی برای ایجاد امنیت در افغانستان است. آن گونه که به نظر می‌رسد و بر اساس اخبار منتشر شده حداقل بخش قابل توجهی از تجهیزات نظامی ارتش افغانستان، تجهیزات نظامی آمریکایی است و صادرات تسلیحات و تجهیزات نظامی آمریکا همچنان به افغانستان ادامه دارد. تنها در یک مرحله از مهمترین این نوع کمک‌ها، آمریکا 60 هلی کوپتر نظامی و جنگی را در سال 1394 در اختیار نیروهای افغان قرار داد. لذا چندان واقع بینانه نیست که کمبود تجهیزات و یا توانایی نظامی نیروهای خارجی غربی در افغانستان را  عامل تداوم ناامنی‌ها در این کشور ارزیابی کنیم. مضاف بر این شمار نظامیان خارجی نیز در افغانستان قابل توجه است. در حال حاضر 14 هزار نیروی نظامی خارجی در افغانستان مستقر هستند که هشت هزار و 400 تا 9 هزار نفر از این نیروها را سربازان آمریکایی تشکیل می‌دهند. براین اساس به نظر نمی‌رسد این تعداد نیروی نظامی خارجی در کنار ارتش افغانستان برای مقابله با گروه‌های تروریستی و عوامل ناامن ساز در افغانستان ناکافی باشد.

آیا نظامیان خارجی در افغانستان بدنبال مبارزه با تررویست می‌باشند؟

با توجه به آن که نیروهای خارجی در افغانستان از نظر تجهیزات نظامی و شمار نیرو قابل توجه می‌باشند، براین اساس چرا ما شاهد تداوم ناامنی در افغانستان طی 15 سال گذشته بوده‌ایم.

براین اساس برخی به عدم اراده کافی برای مبارزه با تروریست در افغانستان از جانب نیروهای خارجی اشاره می‌کنند. این تحلیل می‌تواند با واقعیت موجود توان و تجهیزات نظامی و همزمان تداوم ناامنی و تحرکات تروریستی در افغانستان بیشتر مرتبط باشد. جریان تحولات و واکنش‌ کشورهای خارجی نیز به مسائل افغانستان خود تائید کننده علاقه و گرایش برخی نیروهای خارجی به تداوم ناامنی‌ها در افغانستان است.

انفجار اخیر و بزرگ کابل در شرایطی روی داده است که تا چند روز پیش از آن بحث‌ها میان اعضای ناتو بر سر افزایش شمار نیروهای خارجی در جریان بود که با مخالفت برخی اعضا از جمله آلمان روبرو گردید. در مقابل اعضای دیگری از جمله آمریکا و بریتانیا به شدت از مسئله افزایش نیروهای نظامی در افغانستان حمایت می‌کنند و به احتمال زیادی استدلال خود را برای افزایش این نظامیان مبتنی بر تداوم شرایط ناامنی و بی ثباتی فعلی در مرزهای داخلی افغانستان عنوان می‌کنند. در این وضعیت مشخص است که با وجود اهداف اعلامی، اما گرایش ضمنی و غیر آشکار برخی رهبران غربی بر تداوم وضعیت ناامنی فعلی جهت مشروعیت بخشی به تداوم حضور خود در افغانستان می‌باشد.

حتی در مقاطعی برخی طرف‌های خارجی با ناامن نشان دادن وضعیت افغانستان، گرایش خود را به تداوم این وضعیت نشان می‌دهند. از جمله کم نیستند گزارش های وزارت دفاع آمریکا و کاخ سفید که به بدتر شدن وضعیت امنیتی در افغانستان اشاره دارند. به عنوان مثال پنتاگون در گزارش سالانه خود در اواخر سال 2015 با بدتر توصیف کردن وضعیت امنیتی افغانستان، دلیل وخیم شدن اوضاع امنیتی این کشور را خروج نیروهای غربی و پیمان ناتو از افغانستان عنوان می‌کند. در این گونه گزارش‌ها همواره همراه نگاهی انتقادی و ابراز نگرانی نسبت به کاهش و یا خروج نظامیان خارجی از افغانستان تلاش می‌شود تداوم حضور و حتی افزایش نظامیان خارجی با توجه به تداوم ناامنی‎‌ها توجیه و از آن دفاع شود.

در این شرایط است که نمی‌توان از وجود اراده کافی و لازم از جانب نظامیان خارجی برای مبارزه با تررویست و ناامنی‌ها در افغانستان سخنی به میان آورد. لذا معمای حضور همزمان نظامیان خارجی و تداوم بی ثباتی امنیتی را با توجه به منافع نیروهای خارجی برای تداوم این ناامنی‌ها و همزمان حضور بیشتر می‌بایست تحلیل و تبیین کرد که سال‌هاست افغانستان را بدور باطل ناامنی و حضور نظامیان خارجی کشانده است.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

کلیه حقوق متعلق است به رسانه افغانستان ما
دیزاین شده در سما