رقابت‌ها و کشمکش‌های سران و سرداران و پهلوانانِ «شمال» و «جنوب» بخش بزرگی از سناریوی تحولات تاریخی افغانستانِ معاصر را شکل ‌داده است. اصطلاحات شمال و جنوب در فرهنگ سیاسی و عرف عمومی افغانستان علاوه بر بار معنایی جغرافیایی و سمتی، مفاهیم و معانی قومی، زبانی، فرهنگی و هویتی را نیز در بطن و متن خود جای داده است.

 

جنوب یعنی مجموعه‌ی قبایل پشتون‌تبار و پشتو زبان که خود را بنیانگذار و صاحب اختیارِ کشوری به نام افغانستان می‌دانند. شمال یعنی مجموعه‌ی اقوامِ غیرپشتون (تاجیک، ازبک، هزاره، ترکمن و ...) و غالباً فارسی‌زبان که خود را ساکنان بومی و صاحبانِ اصلی این سرزمین و وارثانِ فرهنگ و تمدنِ چند هزار ساله‌ی این دیار می‌دانند. پس «شمال» و «جنوب» یعنی صورت‌بندیِ ریشه‌دار سیاسی، فرهنگی، تاریخی و تباریِ جامعه‌ی افغانستان در دو قطبِ کاملاً متمایز و متقابل که رقابت‌ها و کشمکش‌های همین دو قطب، بخش بزرگی از سناریوی تاریخ معاصر افغانستان را تشکیل داده است.

الف) سهم جنوبی‌ها در تحولاتِ سیاسی ـ تاریخی افغانستان:

1) احمد شاه ابدالی (بعدها درّانی) یک سردار جنوبی بود که پس از قتل نادر شاه افشارِ ترکمن، خزاین و غنایمِ اردوگاه او را تصرف نمود و در سال 1747م. در شهر قندهار بر سریر سلطنت نشست و امپراتوری عظیمِ درّانی را بنیان نهاد که بعدها بخشی از قلمرو آن امپراتوری «افغانستان» نامیده شد؛

2) پس از استیلای حبیب الله کلکانی (نخستین امیر فارسی‌زبان و تاجیک‌تبار) بر تخت سلطنت کابل، قبایل جنوبی و مشرقی تحت قیادت نادر خان و برادرانش، علیه حبیب الله سقازاده دست به شورش زدند و سرانجام در 21 میزان سال 1308 شمسی، تخت پادشاهی را به مدعی اصلی آن (اقوام جنوبی) مسترد نمودند؛

3) در سال 1373ش. همزمان با اوج جنگ‌های داخلیِ اقوام و احزاب، گروهی از طلاب علوم دینی جنوب تحت نام «تحریک اسلامی طالبان افغانستان» در قندهار عرض اندام نمودند و پس از شش سال جنگ و گریزِ ویرانگر و پرتلفات، سراسر افغانستان (به استثنای درّۀ پنجشیر) را تصرف و تسخیر نمودند و نظام «امارت اسلامی» را در این سرزمین برقرار ساختند.

ب) سهم شمالی‌ها در تحولات سیاسی ـ تاریخی افغانستان:

1) در سال 1307 ش. حبیب الله کلکانی (سرباز ساده‌ی تاجیک‌تبار و فارسی‌زبان از اهالی قریه‌ی بزرگ کلکان در شمال کابل) از ستم و تبعیض حکومت وقت به ستوه آمد و علیه سلطنت امان الله خان شورید و در 28 جدّی همان سال با تسخیر پایتخت، بر تخت سلطنت کابل نشست و او نخستین سلطان فارسی‌زبان، شمالی و غیرپشتون در تاریخ افغانستان بود؛

2) در زمستانِ سال 1370ش. سه تن از جنرالانِ شمالیِ قوای مسلح افغانستان (جنرال دوستمِ ازبک‌تبار قوماندان فرقه‌ی 53 جوزجان، جنرال سید جعفر نادری والی بغلان و قوماندان فرقه‌ی هشتادِ اسماعیلیه و جنرال مؤمنِ تاجیک‌تبار قوماندان فرقه‌ی هفتاد حیرتان) از اطاعت داکتر نجیب و حکومت مرکزی کابل سر باز زدند و شهر مزارشریف مرکز ولایت بلخ را به تصرف خود در آوردند. سپس جنرالان شورشی شمال در ائتلاف با مجاهدین جمعیت اسلامی و حزب وحدت اسلامی و کارملیست‌های پرچمیِ ناراضی از حکومت نجیب؛ در هشتم ثور 1371 کابل را به تصرف در آوردند و دومین حکومت شمالی و غیرپشتون را تحت زعامت برهان الدین ربانی، پی‌ریزی نمودند؛

3) در سال 2001 م. پس از بمباران و موشک‌بارانِ گستردۀ مواضع و پایگاه‌های گروه طالبان و شبکه‌ی القاعده توسط ارتش امریکا و فروپاشی خطوط دفاعی، ارتباطی و تدارکاتی این گروه‌ها و نیروها؛ بار دیگر نیروهای پیادۀ جنرال شمالی (رشید دوستم) با تصرف شهر مزارشریف، آغاز تحوّل سیاسی ـ نظامی در کشور را از صفحات شمال کلید زدند و سپس نیروهای شورای نظار، کابل را به تصرف در آوردند و یک بار دیگر «ائتلاف شمال» تحت حمایتِ هوایی و موشکی امریکا، نیروها و حاکمیتِ جنوب را متلاشی ساختند.

بدین ترتیب، رقابت‌ها و کشمکش‌های شمال و جنوب تا اینجای کار، سه ـ سه مساوی خاتمه یافته است! سه بار نیروها و جریان‌های «جنوب» موفق به ایجاد تحوّل و تشکیل حاکمیت جنوبی و تسخیر افغانستان شده‌اند و سه بار دیگر نیروها و جریان‌های «شمال» موفق به ایجاد تحوّل و تشکیل حاکمیت‌های نیم‌بند شمالی و تسخیر اغلب نواحی کشور گردیده‌اند و حکایت هم‌چنان باقیست!

ج) صورت‌بندی کنونی قطب‌های شمال و جنوب:

در گرماگرم انفجارهای اخیر و آشفتگی‌ها و اعتراضاتِ سیاسی ـ اجتماعیِ پس از آن، اینک چهار تن از سران سیاسی و جنرالان نظامی شمال کشور که جملگی از مقامات رسمی و اسمی حکومت وحدت ملی و از اقوام غیرپشتون شمالی هستند (جنرال دوستم معاون رئیس جمهور، جنرال عطا والی بلخ، صلاح الدین ربانی وزیر امور خارجه و محمد محقق معاون رئیس اجرایی) در ترکیه گرد هم آمده‌اند؛ تا در خصوص راه‌های بیرون‌رفت از وضعیت نابسان کنونی کشور به رایزنی و اتخاذ موضع مشترک بپردازند؛ در حالی که اهرم‌ها و ابزارهای اصلی قدرت و ثروت/ تانک و بانک در سیستم سیاسی موجود کشور در دستان جنوبی‌ها بر محور رئیس جمهور (محمد اشرف غنی) و مشاور امنیت ملی وی (حنیف اتمر) متمرکز است.

آیا سران و جنرالان شمالیِ گردآمده در ترکیه قادر خواهند بود این بازی تاریخیِ گردش قدرت میان شمال و جنوب را از حالت تعادل و تساوی سه ـ سه خارج سازند و آن را چهار بر سه به نفع شمالی‌ها تغییر دهند؟ تجارب گذشته به ما می‌گوید: فارغ از موانع و چالش‌های جهانی و منطقه‌ای و بازیگران اصلی در تحولات افغانستان، از میان این چهار چهره، تنها جنرال دوستم همیشه «مردِ تغییر» بوده است؛ اما سه چهرۀ دیگر، فرصت‌طلبان سیاسی بی‌خاصیت و کم‌بضاعت هستند، نه مردان تغییر و تحوّل!

مسیح ارزگانی

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

کلیه حقوق متعلق است به رسانه افغانستان ما
دیزاین شده در سما