برپایهی آنچه در قسمتهای پیشین و بندهای ششگانهی قبلی تبیین و تحریر گردید، علیرغمِ رعایتِ موازین حقوق بشر و حرمتِ انسان از سوی دولت و دستگاه حاکمهی ایالات متحده در چارچوب مرزهای ملی و در پیوند با شهروندانِ این کشور؛ اما در سطح بین المللی و خارج از حدود و ثغور جغرافیایی این کشور، امریکا در شش حوزه و محور عمده، حقوق و حرمتِ انسانِ غیرامریکایی را به طور گسترده، مستمر و سیستماتیک، زیر پا نهاده است.
در حالی که هیچ ماده یا تبصرهای در نظام بین المللی حقوق بشر، اسناد و متونِ معتبرِ حقوقی، معاهدات و کنوانسیونهای بین المللیِ مرتبط با حقوق انسانها و از جمله، مادر و مصدر تمام این حقوق و قوانین یعنی «اعلامیهی جهانی حقوق بشر»؛ ذیحق بودن و برخورداری از حقوق و کرامت انسانی را مختص و منحصر به بشرِ امریکایی یا اتباع و شهروندانِ کشور امریکا قرار نداده است؛ بلکه تمام اسناد و معاهدات و منشورها و اعلامیههای مرتبط با حقوق بشر و حرمت و کرامتِ انسان، پدیده و مقولهی مذکور را امرِ جهانی، انسانی، فراملی و فرامرزی میدانند؛ چنانکه نام و عنوانِ مادر و منشأ آن متون و نصوص، اعلامیهی «جهانی» حقوق بشر است، نه اعلامیهی «امریکایی» حقوق بشر!
موازین نظامِ بین المللی حقوق بشر و مفادِ اسناد و معاهداتِ حقوقیِ مرتبط با این موضوع، حمایت و مراقبت از حقوق و حرمتِ تمام آدمیان را (فارغ از رنگ و فرهنگ، تبار و نژاد، مذهب و جنسیت، ملیّت و قومیت، زبان و جغرافیا، شهری و بدوی، بیابانگرد و خیابانگرد، صحرانورد و فضانورد، طبقهی اجتماعی و موقعیت شغلی و ...) صرفاً از آن جهت که «بشر» هستند؛ مورد توجه و تأکید قرار میدهند. بر پایهی این نظام و اسناد بین المللی، هر فرد و شخصی را که از نظر زیستی ـ فیزیولوژیکی بتوان «بشر» و «انسان» نام نهاد، دارای حقوقِ ذاتی، دایمی و سلبناپذیر است. هر فرد بشر فارغ از تعلقات و مختصات ثانوی، از حقِ «حیات» و «امنیت» و «آزادی» و «انتخاب» و دیگر حقوقِ طبیعی و انسانی برخوردار است و جز قانونِ معتبر و عدالتمحور و محکمهی عادلانه، مجاز به سلبِ حقوق مذکور از او نیست.
بر پایهی آنچه گفته شد، مقوله و پدیدهی جهانی و انسانیِ حقوق بشر هرگز با خطوط و حدود مرزی و فرضیِ جوامع و ملتها و چارچوبها و خطکشیهای ارضی و اعتباریِِ کشورها و دولتها، محدود و محصور نمیگردد و در هیچ جای جهان، حقوق بشرِ ملی و کشوری و مختص به یک جامعه و ملت و قومیت، وجود ندارد.
هیچ متن و منشورِ حقوقی یا سند و میثاق بین المللی، دولت امریکا را مجاز و مختار ندانسته است که با تمسّک به استانداردهای دوگانه، حقوق بشر و حرمتِ انسان را تنها در قلمرو ایالاتِ متحده، مرعی و محترم بشمارد؛ ولی در مقیاس جهانی و نسبت به سایر جوامع و ملتها، دست به نقض و نفی گستردۀ و سیستماتیک حقوق بشر بزند. بر بنیان همان حقوق و قانون و اخلاق و منطق که قتل، جرح، شکنجه، سلب امنیت و سلب آزادی یک شهروند امریکا، نقض حقوق بشر و نفی کرامت انسان به شمار میرود؛ دقیقاً به دلالت و صراحتِ همان دلایل و مستندات، قتل و جرح و شکنجه و آزارِ یک انسانِ غیرامریکایی نیز نقض و سلبِ حقوق و آزادیهای بشر شمرده میشود.