رغبت جوانان افغانستانی به هنر در سالهای اخیر توانسته خستگی کار روزانه را از شانههای این بخش از جامعه بردارد.همزبانی مهاجران و آثار فراوانی که در حوزه زبان فارسی در ایران وجود دارد، راه را برای شکوفایی استعدادهای مهاجرین افغانستانی باز کرده که از این بین، هنرمندان، شاعران و نویسندگان فراوانی رشد کردهاند. زنان نیز سهم بزرگی در عرصههای مختلف داشتهاند فضای باز ایران برای رشد و پرورش استعدادهای زنان توانسته این قشر از جامعه مهاجر افغانستانی را به تعالی برساند.
متولد سال 1366 و دیپلم انسانی دارد، ساکن قم است. فضای فرهنگی این شهر نیز بانوی مهاجر افغانستانی را به سمت شعرسرایی سوق داده است. خانوادهای هنرمند که شعر و موسیقی دیوارها و ستونهای این خانواده را تشکیل داده است.
استعداد شعر داشت ولی مرگ عزیزش جرقه روشن شدن شمع محفل شعر را در وجدش ایجاد کرد. در انجمنها شرکت کرد و توانست به جایگاه رفیعی در بین شعرای افغانستان و مهاجرین برسد.
آثار وی توانسته در تمام جشنواره ها و کنگرههای شعر خوانی برگزیده شود. در کارنامه خود بیش از 30 اثر برگزیده دارد. مجموعه غزل «دوشنبههای کوهی» از جمله شعرهای شاعر مهاجر افغانستانیاست که به زودی روانه بازار میشود.
وی که 2 اثر آماده برای چاپ دارد، بیشتر آثارش غزل عاشقانه است ولی دغدغه شعر مهاجرت و آیینی را هم دارد.
برای آشنایی بیشتر مخاطبان با «سیده تکتم حسینی» شاعر جوان افغانستانی و آئینی، خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس گفتوگویی صمیمانه با وی داشته است.
متن کامل این گفتوگو به شرح زیر است
فارس: از چند سالگی شاعری را آغاز کردید؟
حسینی: از اواسط سال 1389 وارد فضای شعر شدم اما به طور جدی از سال 94 به شعر و شاعری روی آوردم. در سال 89 عزیزی را از دست دادم و این غم باعث شد که شروع به نوشتن شعر کنم، البته از سالها قبل و حتی در دوران مدرسه اهل مطالعه آثار شاعران مختلف بودم و گاهی هم قطعاتی را میسرودم.
فارس: در چه جشنواره و کنگرههای شعری شرکت کردهاید؟
حسینی: در جشنوارهها و کنگرههای منطقهای، استانی، کشوری و حتی افغانستانی بسیاری شرکت کردهام که در این جشنوارهها توانستهام بیش از30 عنوان اثر منتخب را به دست بیاورم.
جشنوارهها و کنگرههایی همچون «جشنواره ادبی نیاوران»، «عاشورای شیراز»، جشنواره «ادبی نوروز»، «یوسف لیلا»، جشنواره ادبی «فاطمی»، «سوختگان بلخ»، «آشیانه» و غدیر از جمله این جشنوارهها و کنگرهها است.
در 3 جشنواره ادبی «قند پارسی»، «جایزه ادبی نوروز» و «کنگره شعر عاشورایی افغانستان» که در این کشور برگزار شد نیز توانستم به عنوان نفر برگزیده انتخاب شوم اما در جشنوارههای دیگر که در ایران و در شهرهایی همچون تهران، شیراز، قم، آبادان و اهواز برگزار شد هم حضور داشتم. در بیش از 30 جشنواره توانستم به کسب عنوان برتر دست پیدا کنم، خصوصاً در جشنواره «قند پارسی» که تعداد شرکت کننده در این جشنواره زیاد بود.
فارس: قالب اشعار شما چه درون مایههایی دارد؟
حسینی: بیشتر غزل مینویسم زیرا از اوایل موضوع شعرم عاشقانه بوده و هنوز هم ادامه دارد اما چند سالیاست که به حوزه شعر مهاجرت و آیینی وارد شدهام.
فارس: ترجیح شما برای سرودن اشعار بر کدام یک از قالبهای شعری است؟
حسینی: ترجیح خاصی برای سرایش شعر ندارم زیرا هر موقع حس و حالی داشته باشم بلافاصله اقدام به شعر گفتن میکنم ولی اگر ایام مصیبت باشد ترجیح میدهم شعر اندوهناک بگویم. همیشه دغدغه شعر مهاجرت را در آثار خودم دارم و عاشقانههایم هنوز ادامه دارد.
فارس: آیا با انجمنهای ادبی شعرخوانی و نقد شعر هم همکاری دارید؟
حسینی: بله. با انجمن ادبی «کلمه» و انجمن ادبی «بچههای افغانستان» در «قم» و با حوزه هنری «مشهد»، «تهران»، «انجمن شعر خوانی» قم و تهران نیز در ارتباط هستم و در اکثر برنامهها حضور دارم. البته به خاطر مسافت با خانه ادبیات کمتر و اگر در تهران حضور داشته باشم، شرکت میکنم.
فارس: تاکنون چه آثاری از شما منتشر شده است؟
حسینی: مجموعه غزل «دوشنبههای کوهی» که توسط انتشارات «سوره مهر» چاپ شده و تا 2 ماه آینده وارد بازار کتاب خواهد شد، 2 مجموعه آماده چاپ هم دارم که درصدد انتشار این آثار هستم.
فارس: همکاری انتشاراتیها با شما چگونه بوده است؟
حسینی: برای مجموعه اولم که انتشارات سوره مهر برای انتشار آن اقدام کرده زمان بسیاری برد و بعد از 2 سال هنوز وارد بازار نشده است اما همکاری مجلات و انتشارات با من خوب بوده است.
انتشارات دیگری هم بودهاند که آمادگی خود را برای انتشار آثارم اعلام کردهاند که در مجموعه بعدی نیز با من همکاری خواهند کرد.
فارس: از اشعار کدام شاعر لذت میبرید؟
حسینی: از اشعار سعدی بسیار لذت میبرم زیرا مضمون عاشقانه اشعارش از کودکی مرا جذب کرده و هنوز از خواندن اشعار این شاعر لذت میبرم.
هر شب کتابهای شعر سعدی و حافظ را میخوانم. از شاعران جدید هم اشعار«حسین منزوی» را میخوانم ضمن اینکه از شعر جوانترها خصوصا زنان قمی همچون خانمها «سعادتمند» و «پانتهآ صفایی» که ایرانی هستند لذت میبرم همچنین از اشعار شاعران افغانستانی آثار «محمد کاظم کاظمی» که افتخار ما هستند را هم میخوانم.
فارس: استقبال جوانان افغانستان از شعر و شاعری چقدر هست؟
حسینی: تا حدودی بله، اما جوانان افغانستانی آگاهی کمتری در خصوص شعر و شاعری دارند، ضمن اینکه متاسفانه ارتباط شاعران و هنرمندان با مردم کم است، فضاهایی که ارتباط این 2 گروه با هم دیگر کمرنگ بوده و این باعث شده آگاهی کمتری از یکدیگر داشته باشند که باعث شده استقبال کمتری را شاهد باشیم.
اگر شاعر در فضایی قرار بگیرد که بتواند با مردم عادی ارتباط بیشتری بگیرد، آگاهی جوانان هم بالا میرود که به تبع آن میزان استقبال هم بالا میرود. اگر شاعر بتواند فضایی ایجاد کند که جوانان بفهمند شاعر صدای آنهاست و با دردشان آشنا هست خیلی استقبال بالاتر میرود و پیگیر میشوند.
فارس: جوانان افغانستانی چه قالب شعری را میپسندند؟
حسینی: اغلب جوانان افغانستان اشعار مهاجرت را دوست دارند چون مهاجر هستند.
فارس: اگر شاعر نمیشدید چکاره میشدید؟
حسینی: به نقاشی علاقه زیادی دارم و گاهی نقاشی میکنم و از این هنر لذت میبرم خواهرم هم نقاش است ضمن اینکه پدرم هم دستی در شعر دارد و در مجموع خانواده ما اهل هنر و فرهنگ هستند.
فارس: و کلام آخر
حسینی: من از اتفاقات جدیدی که در حوزه مهاجران افغانستانی بوقوع پیوسته تشکر میکنم شنیدن صدای آنها، تحولاتی که در حوزه تحصیل کودکان مهاجر افغانستانی به وقوع پیوسته جای تشکر بسیاری دارد.
در مورد قضیه کارتهای آمایش هم با وجود اینکه مشکلات نسبت به پیش کمتر شده اما باز هم نیازمند عنایت بیشتری هستیم چرا که مهاجران افغانستانی از امکانات کمتری برخوردار هستند.
دو قطعه شعر از این شاعر مهاجر افغانستانی و آیینی را در زیر بخوانید:
« ای سلام گرم خورشید از فراسوها به تو
شب پناه آورده با انبوه شب بوها به تو
ای ضریحت عشق! از هر لذتی شیرینتر است
لحظهای که میرسد دست النگوها به تو..
چون کبوتر دست بر میداشتند از رسم کوچ
فکر میکردند اگر روزی پرستوها به تو
نسخه درماندگان است آب سقاخانهات
ای که دارد بستگی تاثیر داروها به تو
نغمه نقاره یک سو، یک طرف هوهوی باد
من دلم را دادهام در این هیاهوها به تو..
*****
هیاهوی غریب و مبهمی پیچیده در جانم
پرم از حس دلگیری که نامش را نمیدانم
تو اقیانوس سرشار از تلاطمهای آرامی
و من دریاچه اشکی که دائم رو به طغیانم
بزن نی باز غوغا کن..بزن دف شور برپا کن
به هر سوزی بگریانم..به هرسازی برقصانم
ببین آیینه وار از حس تصویر تو لبریزم
تو آرامی من آرامم... پریشانی پریشانم...
اگر شعری نوشتم رونویسی از نگاهت بود
که این دیوانگیها را من از چشم تو میخوانم»
منبع:خبرگزاری فارس
دیدگاهها
ممنون از سایت خوبتون
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا