طبق نتایج یک نظرسنجی، حدود یک پنجم جمعیت روسیه حداقل یک بار در زندگیشان از پیشگوها و فالگیرها مشاوره گرفتهاند و این آمار رو به افزایش است. دلیل این اتفاق چه میتواند باشد؟
به گزارش فرادید به نقل از بی بی سی انگلیسی، درصد زیادی از مردم روسیه به مشاوره با پیشگوها و فالگیرها تمایل دارند. همچنین نشانههای دیده میشود که میزان گرایش مردم به پیشگوها با توجه با بحران اقتصادی و درگیریهای اوکراین رو به افزایش است.
گفته میشود که پیشگوها دارای قدرتهای اسرارآمیزی بوده و شامل جنگیرها، ارتباط گیران با ارواح و افرادی از این دست هستند.
اولین رویارویی با پیشگوها
من به شخصه تا به امروز پیش هیچ پیشگویی نرفتهام. الان در جلوی ساختمان چند طبقهای با نمای فلزی در حومه مسکو ایستادهام و حس کنجکاوی، شکاکی و البته کمی ترس سراسر وجودم را فرا گرفته است. با «الکساندر شِپس» قرار دارم؛ او بین پیشگوها برای خود اسم و رسمی است.
من در سن پترزبورگ بزرگ شدهام؛ شهری که محل زندگی مهمترین پیشگوی روسیه یعنی «گریگوری راسپوتین» بود.
شپس از نظر ظاهری هیچ شباهتی با آن کشیش ریشوی ژولیده نداشت. او جوانی قدبلند بود که به نظرم بیشتر شبیه جوانیهای دراکولا بود؛ بر روی تیشرت مشکیاش نیز تصویر یک جمجمه چاپ شده بود که اتفاقا کمی مخوف بود!
شپس (Sheps) برندهی «نبرد پیشگوها» است. هر قسمت از این برنامه تلویزیونی حدود چهار میلیون بیننده دارد و حالا شانزدهمین سری آن نیز در حال پخش است.
شپس به من گفت: «تمرکز اصلی من، ارتباط با مردگان است. من هنرِ جادو را تمرین میکنم؛ جادوهای کهن و وِردها. من میتوانم به دنبال کسانی که گم شدهاند بگردم.»
الکساندر شپس یکی از مشهورترین پیشگوها و فالگیرهای روسیه است
بر اساس تخمین مرکز نظرسنجی مستقل لِوادا، حدود یک پنجم مردم روسیه حداقل یک بار در زندگیشان به سراغ پیشگوها میروند. یک مرکز نظرسنجی مستقل دیگر به نام اسرِدا نیز در سال 2013 اعلام کرد که دست کم 63 درصد مردم روسیه به طالعبینی، پیشگویی و چشم زخم اعتقاد دارند.
شپس میگوید که مشتریان او بیشتر از طبقه متوسط شهرنشین هستند. او در ادامه میگوید: «بانکداران، برخی از سیاستمداران مشهور و کلی آدم معروف مشتری من هستند. حتی دو کشیش ارتودوکس نیز بین مشتریانم دیده میشوند. آنها در کلیسا دعا میخوانند و گردهمایی دارند، اما برای حل مشکلاتشان پیش من میآیند.»
ارتودوکسها مخالف پیشگویی هستند
پیشگویی و علم غیب رسما مورد لعن و نفرین کلیسای ارتودوکس هستند، اما آندرِی کورائِف، شماس کلیسا، که 25 سال از عمرش را صرف بیاعتبار کردن پیشگوها کرده، میگوید: «جای تعجب ندارد که برخی از مومنین به شارلاتانها ایمان میآورند... شما میتوانید همزمان ارتودوکس و قاتل باشد، میتوانید ارتودوکس و دزد باشید... کسی نمیتواند شخص دیگری را مجبور کند که منطقی باشد. به همین دلیل است که چیزهای ناسازگاری در سر مردم وجود دارد، درست مانند بستنی و خردل که هیچ شباهت و سازگاری با هم ندارد.»
آندرِی کورائِف میگوید: سازگاری ارتودوکس و علم غیب مانند خردل و بستی است
قدمت مسیحیت در روسیه به هزاران سال پیش میرسد. این در حالی است که ادیان غیر ابراهیمی هرگز از مناطق روستاییِ روسیه رخت برنچیده است. حتی وجود شمنیسم یا شمنباوری و دیگر آیینهای غیر مسیحی در مناطق شرقی روسیه میتواند گرایش شدید روسها به علم غیب را توضیح دهد.
حتی الحاد نظامی شوروی سابق نیز نتوانست مانع کنجکاوی روسها به علم غیب شود.
من به خوبی به خاطر میآورم که برخی از نخبههای روس در دهههای 70 و 80 میلادی که بعضا مدرک دکتری هم داشتند، به دنبال جایگزینهای بودند که به آنها «سوسیالیسم علمی» میگفتند. البته اگر کسی راجع به این نوع گرایش آنها بو میبرد، خطر زندان و رواندرمانی اجباری متوجه آنها بود.
البته در همان سالها، مقامات روسیه سعی داشتند به شکلی کاملا محرمانه از قدرت پیشگوها برای شناسایی زیردریاییهای هستهایِ دشمن و یا خواندن اسناد محرمانه در گاوصندوقهای کشورهای غربی، استفاده کند.
بنابراین جای تعجب ندارد که امروز شاهدیم برخی از مردم روسیه هنگام مواجه شدن با مشکلات به سراغ پیشگوها میروند.
پای پیشگوها به بخش جنایی نیز باز شده است
دیمیتری بایکوف، کارآگاهی است که به تازگی بر روی یک پرونده قتل کار کرده است. جسد مقتول در اتومبیلی سوزانده شده بود و هیچ سرنخی وجود نداشت. به همین دلیل، یک پیشگو به صحنه قتل احضار شد.
دیمیتری بایکوف از یک پیشگو کمک خواست
بایکوف میگوید: «از شواهد برمیآمد که گویا آن خانم پیشگو از جایی اطلاعات دریافت میکند. او به ما گفت که به جایی برویم. ما هم رفتیم... آن زن گفت که با چیزی شبیه طناب به آدرسی که به ما داد، متصل شده بود. در طول مسیر هم اطلاعات دیگری به ما داد؛ مثلا اینکه مقتول که بود، کجا زندگی میکرده و چه شکلی بوده است. او حتی گفت که دوستانش چه کسانی بودند... ذره ذره، تصویری شکل گرفت.»
هیچ یک از حرفهای آن زن پیشگو را نمیتوان در دادگاه مطرح کرد. هر سرنخی تنها باید از مجرای قانونی و جنایی پیشگیری شود. البته بایکوف به من نگفت که آیا آن اطلاعات اصلا به دردش میخورد یا نه.
آن زن 31 ساله «گالیا گالیِوا» نام داشت که با کمک همکارانش به کارآگاه کمک میکردند. تخصص اصلی آن زن پیشگو عدد شناسی است. عددشناسی یا علمالاعداد جزو علوم خفیه محسوب میشود که به رابطهی بین اعداد و اتفاقات میپردازد.
عدد شناسی یا علمالاعداد تخصص گالیا گالیوا است
والریا پرویتسکایا، یکی دیگر از مشتریان گالیوا، که صاحب یک کارخانه تولید غذاهای آماده است، میگوید: «من برای استخدام کارکنانم چندین بار با گالیوا تماس گرفتم. او تاریخ تولد و عکسهایشان را بررسی میکرد و به من میگفت که آنها را استخدام کنم یا نه. این کار به من کمک کرد تا تیم خوبی را ببندم... مزیت بزرگی است که بدانید چه کسی را باید استخدام کنید، چرا شاید کسی به درد کار شما نخورد و یا حتی ممکن است از شما دزدی کند.»
والریا پرویتسکایا به همراه برخی از کارکنانش
دیمیتری اولشانسکی، روان درمانگر، افزایش محبوبیت پیشگوها نزد مردم روسیه را با بحران اقتصادی این کشور مرتبط میداند: ارزش روبل روسیه از دسامبر سال گذشته میلادی تاکنون به نصف کاهش یافته است.
او میگوید: «مردم کمی نامطمئن شدهاند و دوست دارند که به کسی تکیه کنند. آنها کسی را میخواهند که بهشان بگوید چه کاری را باید انجام دهند و باید چگونه زندگی کنند. علاوه بر این مسئله، مردم روسیه به منابع اطلاعاتی قابل اتکا دسترسی ندارند. چیزی که مردم از طریق تلویزیون میبینند و یا در روزنامه میخوانند با واقعیت تفاوت دارد. آنها این را میدانند.»
به عقیده او، همین دلایل کافی است تا مردم روسیه به دنبال افرادی بروند که حقیقت را به آنها بگویند.
-------------------------------------------------------------------------------------
افسانه راسپوتین
در دربار تزار نیکولای دوم، امپراتور روسیه، تنها شاهزاده پسر که قرار بود پس از مرگ امپراتور جایگزین وی شود به بیماری هموفیلی دچار شد. تمام پزشکان از درمان وی عاجز مانده بودند و شاه نیز این موضوع را از افکار عمومی مخفی نگه میداشت.
راسپوتین در اولین روز ورودش به سنت پترزبورگ در کلیسایی حاضر میشود و ادعا میکند مریم مقدس او را لمس کرده است. گریگوری راسپوتین، کشیش و رعیت، ادعا کرد که قدرت شفا دادن دارد. او به دلیل آرام کردن بیماری شاهزاده در قلب امپراتور جای گرفت. او در جنگ جهانی اول، مشاور دربار بود. پیشبینیِ انقلاب کبیر روسیه از مهمترین پیشبینیهای او بود. وی در سال 1916 به قتل رسید.
---------------------------------------------------------------------------------
پیشگویی چگونه به اوکراین رفت؟
یک بحران شخصی باعث شد تا سِرگِی، دانشآموختهی شرق اوکراین، برای پیدا کردن راهحل به سراغ پیشگویی به نام یلنا (Yelena) برود.
یکی از دوستان نزدیک سرگی پس از حضور در صحنهی درگیریهای اوکراین ناپدید شده و هیچ اطلاعاتی از او در دست نیست.
سرگی میگوید: «امیدواری وجود داشت. یک حسی به ما میگفت که همه چیز درست خواهد شد، اما دلشوره داشتیم؛ من پیش خانم یلنا رفتم تا سرنخی در مورد او دستمان بیاید.»
یلنا او را سخت مایوس کرد: دوستش مرده بود.
سرگی میگوید: «آن پیشگو تمام جزئیات مرگ دوستم را گفت: زخمهایش، نحوه و زمان مرگش.» اما همان موقع یلنا به او گفت که یک جای کار میلنگد و بهتر است که فعلا چیزی به خانواده دوستش نگوید.
دو ماه بعد خبر رسید که دوستش زنده است. با این حال، سرگی هنوز مجذوب قدرت آن پیشگو است. بر حسب اتفاق، یکی از آشنایان که کت دوست سرگی را به تن داشت، مرده بود. همین امر برای سرگی کافی بود تا به آنها اعتماد کند.
او میگوید: «آن پیشگو از طریق لباس میدید که چه اتفاقی برای آن شخص افتاده است.»
درگیریهای اوکراین هنوز ادامه دارد و روسیه وارد جنگ داخلی سوریه نیز شده است. در این بین اما اقتصاد روسیه هیچ نشانهای از بهبود را به خود ندیده است.
دوران آشفتگی و سراسیمگی همچنان ادامه دارد و مادامی که این شرایط در روسیه حاکم باشد، راسپوتینهای جدیدی پا به عرصه وجود خواهند گذاشت.
منبع: BBC World
ترجمه: وبسایت فرادید
مترجم: سبحان شکری