این 34 ولایت 364 ولسوالی دارد که قرار ذیل به معرفی میگیرم.
1- کابل 15 ولسوالی ( استالف , بگرامی , فرزه , پغمان , قره باغ , کابل , چهارآسیاب , کلکان , خاک جبار , گلدره , موسهی , ده سبز , سروبی , میربچه کوت , شکردره).
2- هرات 15 ولسوالی ( ادرسکن , انجیل , اوبه , پشتون زرغون , چشت شریف , زنده جان , شینډنډ/سبزوار, غوریان , فارسی , کرخ , کشک , کشک کهنه , کهسان , گذره , گلران )
.
3- ننگرهار 22 ولسوالی ( آچین , رودات , بټی کوټ , سرخ رود , بهسود , شیرزاد , پچیرآگام , غنی خیل , کامه , کوټ , حصارک , هسکه مینه , چپرهار , گوشته , خوگیاڼی , دربابا , لعل پور , دره نور , مهمند دره , خیوه , نازیان، سپین غر ).
4- بلخ 14 ولسوالی ( بلخ , چاربولک , چارکنت , چمتال , خلم , دولت آباد , دهدادی , زاری , شورتپه , شولگره , کشنده , کلدار , مارمل , نهرشاهی).
5- قندهار 16 ولسوالی ( آرغستان , شاه ولی کوټ , ارغنداب , شورابک , پنجوائی , غورک , خاکریز, دامان , معروف , ریگستان , میانشین , ژیړی , میوند , نیش , سپین بولدک ، تخته پل ).
6- غور 10 ولسوالی ( فیروزکوه , تیوره , لعل و سرجنگل , دولینه , چهارسده , تولک , شهرک , ساغر , دولتیار , پسابند ).
7- لغمان 6 ولسوالی ( دولت شاه , قرغه ئی , علیشنگ , علینگار , مهترلام , بادپخ).
8- کندوز 7 ولسوالی ( امام صاحب , چهاردره , خان آباد , دشت آرچی , علی آباد , قلعه ذال , کندوز ).
9- پکتیا 14 ولسوالی ( گردیز، احمد آباد , جانی خیل , څمکنی , ډنډ پټان , وزی ځدراڼ , زرمت , سیدکرم , شواک , گرده څیړی , لجه احمدخیل , لجه منگل , میرزکه ، ځاځى اريوب).
10- زابل در تشکیلات رسمی 10 ولسوالی – در تشکیلات معارف 11 ولسوالی ( آتغر , ارغنداب , ترنگ و جلدک , دایچوپان , شاه جوی , شملزائی , شینکی , قلات , کاکر , میزان , نوبهار).
11- بغلان 15 ولسوالی ( نهرین , اندرآب , بغلان جدید , پل حصار , پل خمری , تاله و برفک , جلگه , خنجان , خوست و فرنگ , دوشی , دهانه غوری , ده صلاح , فرنگ و غارو , گذرگاه نور , برکه ).
12- بدخشان 28 ولسوالی ( آرغنج خواه , شغنان , آرگو , شکی , اشکاشم , شهدا , بهارک , شهربزرگ , تگاب/کشم بالا , شهر فیض آباد , کران و منجان , تیشکان , جرم , کشم , خاش , کوف آب , خواهان , کوهستان , درایم , واخان , درواز پائین/نسی , وردج , یاوان , درواز بالا/مایمی , یفتل پائین , راغستان , یمگان/گیروان , زیباک).
13- بامیان 7 ولسوالی ( بامیان , کهمرد , پنجاب , سیغان , شیبر , ورس , یکاولنگ ).
14- بادغیس 7 ولسوالی ( آب کمری , جوند , قادس , قلعه نو , بالامرغاب , مقر, غورماچ ).
15- میدان وردک 9 ولسوالی ( میدان شهر , جلریز , جغتو , چک وردک , حصه اول بهسود , دایمیرداد/جلگه , سیدآباد , مرکز بهسود , نرخ ).
16- لوگر 7 ولسوالی ( آزره , برکی برک , پل علم , چرخ , خروار , خوشی , محمد آغه ).
17- سمنگان 7 ولسوالی ( آیبک , حضرت سلطان , خرم و سارباغ , دره صوف بالا , دره صوف پائین , روی دو آب , فیروزنخچیر ).
18- تخار 17 ولسوالی ( دشت قلعه , اشکمش , بنگی , روستاق , بهارک , فرخار , تالقان , چال , کل افغان , چاه آب , نمک آب , خواجه بهاء الدین , ورسج , خواجه غار , هزار سموچ , درقد , ینگی قلعه ).
19- نورستان 8 ولسوالی ( برگ متال , پارون , دو آب , کامدیش , مندول , نورگرام , واما , وایگل ).
20- فاریاب14 ولسوالی ( آلمار , آندخوی , شیرین تگاب , قرغان , بلچراغ , قرم قل , پشتون کوت , قیصار , خان چارباغ , دولت آباد , کوهستان , خواجه سبزپوش ولی , گرزیوان , میمنه ).
21- سرپل 7 ولسوالی ( بلخاب , سرپل , سانچارک , سوزمه قلعه , صیاد , کوهستانات , گوسفندی ).
22- پکتیکا 19 ولسوالی ( آرگون , شرن , اومنه , گومل , برمل , گیان , تروو , متاخان , جانی خیل , نکه , وازه خواه , دیله و خوشامند , ورممی , زرغون شهر , زیروک , یحیی خیل , سرحوضه , یوسف خیل , سروبی ).
23- فراه 11 ولسوالی ( اناردره , بالابلوک , بکواه , پرچمن , پشت رود , خاک سفید , شیب کوه , فراه , قلعه کاه , گلستان , لاش و جوین ).
24- هلمند 15 ولسوالی ( بغران , دیشو , ریگ خان نشین , سنگین , کجکی , گرمسیر , لشکرگاه , موسی قلعه , نادعلی , ناوه بارکزائی , نوزاد , نهرسراج , واشیر، گرشک ، مرجه ).
25- نیمروز 5 ولسوالی ( چغانسور , چهاربرجک , خاش رود , زرنج , کنگ ).
26- غزنی 20 ولسوالی ( آب بند , جغتو , آجرستان , قره باغ , گیرو , اندر , گیلان , بهرام شهید , مالستان , جاغوری , مقر , عمری , ناور , ده یک , ناوه , رشیدان , واغز , زنه خان , ولی محمد شهید خوگیانی , غزنی ).
27- ارزگان 6 ولسوالی ( ترینکوت , چوره , خاص ارزگان , دهراوود , شهید حساس , گیزاب ).
28- کاپیسا 7 ولسوالی ( آله سائی , تگاب , حصه اول کوهستان , حصه دوم کوهستان , کوه بند , محمود راقی , نجراب).
29- پروان 10 ولسوالی ( بگرام , جبل السراج , چاریکار , سالنگ , سرخ پارسا , سیدخیل , شیخ علی , شینواری , غوربند , کوه صافی ).
30- پنجشیر 8 ولسوالی ( آنابه , بازارک , پریان , خنج , دره , روخه , شتل , آبشار ).
31- جوزجان 11 ولسوالی ( آقچه , خانقاه , خم آب , خواجه دو کوه , درزاب , شبرغان , فیض آباد , قرقین , قوش تپه , مردیان , منگجک ).
32- خوست 13 ولسوالی ( باک , تنی , تیریزائی , جاجی میدان , خوست متون , سپیره , شمل , صبری/یعقوبی , قلندر, گربز , مندوزی , موسی خیل , نادرشاه کوت).
33- کنر 15 ولسوالی ( اسد آباد , سرکاڼی , برکنر , شیگل و شلتن , خاص کنر , غازی آباد , مروره , دانگام , ناری , نرنگ , دره پیچ , نورگل , چپه دره , وټه پور , څوکی ).
34- دایکندی 8 ولسوالی ( آشترلی , خدیر , سنگ تخت , شهرستان , کجران , گیتی , میرامور , نیلی
چه کسی نخستین نقشه جغرافیایی را ترسیم کرد ؟
نخستین نقشه ای که از آن نشانی در دست است نقشه ای است که روی گل رس ، رسم شده و سپس آنرا با آتش پخته اند . این نقشه مربوط به بیش از 4000 هزار سال پیش است و مصریان آن را تهیه کرده بودند .
در روزگار باستان ، زمینداران حدود زمین خود را نشانه گذاری می کردند .
پادشاهان نیز مرزهای کشور خویش را بر روی نقشه ای مشخص می کردند . ولی با اینهمه ، مشکل هنکامی پدید آمد که مردم خواستند جای قرا رگرفتن نقاط دور دست را نیز بر روی نقشه تعین کنند .
اشکال این کار در گرد بودن زمین نهفته بود . به همین جهت اندازه گیری مسافتهای دور ، به طور دقدق برای مردم دشوار می نمود .
اخترشناسان کمک بزرگی به نقشه کشان کردند . چه مطالعات ایشان با اندازه و شکل زمین سر و کار داشت .
روزی مردی یونانی به نام اراتوستنز که در 276 سال پیش از میلاد به دنیا آمده بود ، به تعین مسافتها در اطراف زمین پرداخت و نتیجه کارش هم بسیار نزدیک به حقیقت در آمد .
روش وی طوری بود که محاسبه دقیق مسافتهای شمال به جنوب را برای نخستین بار فراهم ساخت .
تقریبا در همان روزها بود که هیپارخوس پیشنهاد کرد بیاییندو یک نقشه جغرافیایی را با خطوطی از عرض و طول تقسم بندی کنند . بدین طریق ، خطهایی بنام (عرض جغرافیایی) یا مدارها ، و همچنین خطهایی بنام (طول جغرافیایی) یک نصف النهارها پدید آمدند .
هیپارخوس می گفت :
هنگامی که جای صحیح مدارها و نصف النهارها را پیرا می کنیم که در وضع کرات آسمانی ، خوب مطالعه کرده باشیم . این نظر را بطلمیوس نیز در قرن دوم میلادی ، بکار برد و نقشه ای بیاراست که با خطوط طول و عرض جغرافیایی ، با فواصل مساوی ، تقسیم بندی شده بود .
کتاب هندسه بطلمیوس تا پس از کشف امریکا نیز یک متن مستند به شمار می رفت .
بر اثر کشفهای کلمبوس و دیگران ، نقشه های جغرافیایی و دریایی ، بسیار مورد توجه قرار گرفت .
نخستین مجموعه بزرگ نقشه ها آبراهام ارتلیوس در 1570 شهر (آنتورپ) منتشر کرد .
گراردوس مرکاتور مردی بود که پدر نقشه کشی مدرن شناخته شده . او نقشه ای ترسیم کرد که (خطوط منحنی ) کره زمین را توانست با خطوط راست بر روی کاغذ نشان بدهد .
این نوع نقشه را (رسم در سطح ) خوانده اند ، زیرا که در آن ، نقشه زمین به طور مسطح ترسیم یافته است .
در نخستین صفحه کتاب مرکاتور تصویری از اطلس که دیوی غول پیکر در افسانه های یونانست ، به چشم می خورد . به همین علت است که اکنون مجموعه نقشه های جغرافیایی را به نام اطلس می خوانند
کابل
در دومین سده پیش از میلاددولت یونانی بلخ کابل را از ماوریان گرفته بتصرف خویش درآورد. پس از آن زیردستان آنها امپراتوری هندویونانی شهر را در اواسط سده دوم پیش از میلاد به دست خود گرفتند. باختریها شهر پاروپامیز را نزدیک کابل بنیاد کردند، اما در سده اول پیش از میلاد این شهر به ماوریان افتاد. سیتیها (سکاها) در اواسط دهه اول پیش از میلاد هندویونانیها را از شهر بیرون انداختند اما ۱۰۰ سال بعد با روی کار آمدن شاهنشاهی کوشان شهر را از دست دادند
مطابق به تاریخنویسان، نام سانسکریتی کابل کمبوجه میباشد.این نام در نوشتههایی باستانی در کوفس و کوفن ذکر شدهاست. در سده هفتم پس از میلاد ژوانزونگ این نام را به عنوان کافو (به انگلیسی: Kaofu) بررسی کرده بود و اعلام کرد که این به خاطر لقب یکی از چهار قبلیه یوئهژی است که آنها در اوایل مسیحیت در طول کوههای هندوکش به سوی دره کابل مهاجرت کرده بودند. این شهر توسط شاهنشاه کوشان، کوجولا کادفیزس در سال ۴۵ میلادی فتح شد و جزو مایملاک امپراتوری کوشان تا اواخر سده سومین پس از میلاد محسوب میگردید
در اطراف سالهای ۲۳۰ پس از میلاد، کوشانیها توسط شاهنشاهی ساسانی شکست خوردند و به همراه با همبیعتهای ساسانی معروف به هندو-ساسانیان تبدیل شدند. در دوران ساسانیان، شهر با نام "کاپول" در خط پهلوی نامیده میشد. در ۴۲۰ میلادی هندو-ساسانیان توسط قبیله خیانیان که با نام "کیدارایتز" نیز شناخته میشدند، به بیرون رانده شدند که پس از آن در ۴۶۰ با هیاطله تبدیل شدند. آنجا به بخشی از باقیمانده پادشاهی آشینا از کاپیسا که با نام کابلشاهان نیز شناخته میشود، تبدیل شد.مطابق با تاریخ الهند اثر ابوریحان بیرونی، کابل توسط شاهزادگانی که از تبار ترکها (عثمانیها) بودند اداره میشد که برای ۶۰ نسل ادامه پیدا کرد.
ترکهای کابل و هندوها دیوار بزرگ دفاعی را در اطراف شهر به علت محافظت از مهاجمان آینده ساختند. این دیوار تا به امروز باقیمانده و همچنین به عنوان یک ساحه تاریخی شناخته میشود.
قدامت تاریخی کابل :
منطقهٔ کابل عبارت از مجموعهئی از وادیهای سرسبز و شاداب و پر نفوس است که ارتفاع آن از سطح دریا از هزار تا دو هزار گز (۳۳۰۰ تا ۶۵۰۰ ) تفاوت میکند. شهر کابل در میان این وادیهای حاصلخیز به عرض ۳۴درجه و ۳۰ دقیقهٔ شمالی و طول ۶۹ درجه و ۱۸ دقیقهٔ شرقی در دامنهٔ کوههای «آسمائی» و «شیردروازه» به ارتفاع شش هزار فوت قرار گرفتهاست. در میان کوه آسمائی (۶۷۹۰ فوت) و شیر دروازه (۷۱۶۶ فوت) شهر کابل شکل مثلثی را گرفته که رأس آن بهجانب غربی، جائی که دو کوه با هم بسیار نزدیک میشوند، قرار دارد. بین دو کوه گذرگاهی است که وادی چهاردهی (نوی کابل) را به کابل قدیم میپیوندد و رودخانهٔ کابل از آن عبور میکند. در زمان قدیم اطراف شهر را حصار مستحکمی احاطه میکرد که بهوسیلهٔ هفت دروازه با خارج ارتباط داشت. تماشای این دیوار اهمیت تاریخی شهر را بهخوبی مینمایاند. از قله کوه منظرهٔ باشکوه و شاداب وادی، با سلسلهٔ کوههائی که اطراف آن را احاطه کرده بهنظر میآید. رود کابل از میان آن با پیچ و خم جلب توجه میکند. شهر کابل که در دو طرف این رودخانه بنا شده محیطی قریب ۸ میل دارد و چون دو طرف آن محدود میشود طبعاً شهر به وسعت خود در طرف شمال و جنوب شرقی رودخانه افزودهاست.
«شیرپور» از گرانترین مناطق کابل است و امروزه بسیاری از مقامات دولتی در آن برای خود خانه ساختهاند. همچنین ششدرک منطقهای مرفهنشین و پررفتوآمد در مرکز شهر کابل است.منطقه «وزیراکبرخان»، از نواحی دپلماتیکنشین پایتخت و در نزدیکی کاخ ریاستجمهوری افغانستان است.
از مناطق پرازدحام شهر کابل میتوان به منطقه «ده افغانان» اشاره کرد که محل توقفگاه وسایط نقلیه شهری است. آرشیو ملی افغانستان در این منطقه واقع شدهاست.
«دریاچه قرغه» از مناطق تفریحی واقع در حومه کابل است.
چندول، کارته سخی، افشار، دشت برچی، تیمنی و قلعه شهاده از مناطق شیعهنشین این شهر هستند.
بلوچهای کابل در «قلعه وکیل»، «بیبی مهرو»، «وزیرآباد» و «پغمان» زندگی میکنند و به صورت عموم ساکنان کابل به زبان فارسی صحبت می کنند.
کابل در جنگهای داخلی
بر اساس تخمین سازمان ملل متحد، ۹۰ فیصد (درصد) شهر به ویرانه مبدل گشت و بیش از شصتوپنج هزار از اهالی شهر کشته و دهها هزار تن دیگر زخمی شدند.
قَندَهار:
یکی از ولایت های افغانستان است که در جنوب شرق این کشور موقعیت دارد و اکثر باشنده های این ولایت پشتون هستند
مرکز این ولایت شهر قندهار است. جمعیت این ولایت نزدیک به ۸۹۰ هزار نفر است که ۳۰۰ هزار نفر از ایشان در شهر قندهار زندگی میکنند. بیشینه مردم ولایت قندهار پشتوزبان هستند
ولایت قندهار یکی از بزرگترین ولایات افغانستان است مرکز آن هم شهر قندهار میباشد و از کابل 595 کیلو متر و از هرات 647 کیلو متر مسافه دارد قندهار دارای دیوار های قدیمی ، بلند و عریض بوده که در چهار سمت قندهار دروازه های بزرگ موجود است که بنام دروازه عیدگاه یاد میشود. در این شهر مقبره های اشخاص برجسته و نامدار افغان مانند مقبره آحمد شاه ابدالی پادشاه نامدار افغانستان، میرویس هوتکی و همچنان آرامگاه های رجال معروف کشور است. دریا های ارغستان ، ارغنداب ، ترنگ ، دهله ، معروف ناوه در این ولایت جریان دارد
قندهار دارای 15 ولسوالی به شرح زیر است
ولسوالی - ارغستان
ولسوالی - اَرغَنداب
ولسوالی - پنجوایی
ولسوالی - خاکریز
ولسوالی - دامان
ولسوالی - ریگ
ولسوالی - زری
ولسوالی - سپین بولدک
ولسوالی - شاهولی کوت
ولسوالی - شورابک
ولسوالی - غورک
ولسوالی - معروف
ولسوالی - میانشین
ولسوالی - مَیوند
ولسوالی - نیش
قندهار شهری است در جنوب افغانستان. سومین شهر پر جمعیت افغانستان است که طبق سرشماری رسمی سال ۲۰۰۶ میلادی حدود ۴۵۰٬۳۰۰ نفر جمعیت داشتهاست. این شهر مرکز ولایت قندهار است. قندهار بین رودهاى ترنگ و ارغنداب واقع شدهاست
قندهار به شکل یک مربع مستطیل است و چون طبق نقشه ساخته شده بسیار منظم است شهر به چند محله تقسیم شده و هر محله متعلق به یک یا چند قوم و قبیله است و اکثر اهالی آن را افغانان (عمدتاً درانی) تشکیل میدهند. در اطراف قندهار باغهای میوه تاکستانها و زیارتگاههای بسیاری است و مردم بیشتر برای تفریح به آنها میروند تا برای عبادت و زیارت
تاریخچه قندهار
برخی برآنند که شهر بولایت ی قندهار را لهراسپ شاه معروف ساخته است. در دوره های ماد و هخامنشیان٬ آراخوزیا (رُخَج) سرزمینی در اطراف رودخانهٔ ارغنداب بوده و یکی از ساتراپیهای هخامنشیان بشمار میرفت. در سنگ نبشته بیستون داریوش بزرگ٬ آراخوزیا در فهرست ساتراپیهای هخامنشیان آمدهاست
در سال ۳۲۹ پیش از میلاد، اسکندر مقدونی پا به سرزمین هندوکش که تاریخ نویسان یونانی آن را پارپامیز (Paropamisus) گفتهاند نهاد. اسکندر هرات را تصرف و پس از سپری نمودن زمستان در سیستان، وارد ناحیهای شد که به نامش اسکندریه (قندهار امروزی) نامیده شد
در ۳۰۵ ق. م. موریاها بر پاراپامیز ( گنداره یا گندهارا)، آراخوزیا و گدروزی (گدروزیا - بلوچستان) تسلط یافتند. در این دوران دین بودایی توسط آشوکا به این سر زمین وارد شد
پیش از اسلام٬ قندهار جزئی از خراسان بزرگ محسوب میشد. دوبار شهر به طور کامل ویران گردید، اول بار به دست مغول و بار دیگر در پایان قرن هشتم هجری به دستور امیر تیمور گورکانی
در اوایل سدهٔ شانزدهم میلادی مغولان هند قندهار را گرفتند. طی دوصد سالی که مغولان حکومت هند را در دست داشتند، شهرهای مرزی خراسان از سه سو مورد کمکش و محل منازعه بودند: مغولها از یک سو، صفویان از سمت غرب، و ترکان ازبک از سمت شمال . کابل ، هرات و قندهار بارها میان این مدعیان متخاصم دست به دست شدند. در این دوران خوشحال خان ختک شاعر جنگجوی مشهور پشتون بر علیه سلطهٔ بابریها قیام کرد. دولت صفوی که در جنوب و غرب خراسان با تبعیض مذهبی و بیداد حکومت میکرد در برابر مخالفت و قیامها از پا در آمد
در ابتدا میرویسخان هوتک از قبیلهٔ غلجایی پشتون به تسلط گرگینخان حاکم گرجی الاصل صفوی در ۱۷۰۹ میلادی در قندهار پایان داد و دولت مستقل هوتکی را تأسیس کرد. حکومت غلجایی قندهار در ۱۷۳۸ میلادی توسط نادر افشار پایان داده شد. نادر افشار سرانجام خود بخاطر تندخویی اش در ۱۷۴۷ میلادی در قوچان توسط افسران قزلباش لشکر خود به قتل رسید
پس از این حادثه، احمدشاه ابدالی که یکی از سران قبیله پشتونهای ابدالی، افسر گارد محافظ نادرشاه و معاون قشون افغان بود، با نیروی شش هزار نفری خود به سوی قندهار رهسپار شد و لویه جرگه را در مزار شیر سرخ قندهار برای انتخاب يک رهبر ملی از ميان خود افغانها تشکيل داد و سرانجام بعد از نه روز گفت و شنيد، به عنوان پادشاه خراسان تعیین گرديد. وی در ۱۷۵۳ یا ۱۷۵۴ شهر کنونی را ساخت و آن را احمد شاهی نام نهاد و «اشرف البلاد» لقب داد. در دفاتر رسمی هنوز هم به همین لقب یا «دارالقرار» یاد می شود. تیمورشاه بعداً پایتخت خراسان را از شهر قندهار به کابل انتقال داد
از مناطق دیدنی قندهار می توان به چهل زینه، جاده عیدگاه و فرودگاه قندهار، تپه مندیگک، و آرامگاه بابا صاحب اشاره کرد
اُرزگان:
یکی از ۳۴ ولایت (استان) افغانستان است. مرکز این ولایت شهر ترین کوت میباشد.
ارزگان ساحه وسیعی را در شمال شرق قندهار تشکیل میدهد.اکثریت جمعیت این ولایت را پشتونها تشکیل میدهند.هزارهها نیز در جوار ولایت دایکندی حضور دارند.
اگر نقشه ی افغانستان را باز کنيد و چشمانتان را برای لحظه ای بر هم بگذاريد و تلاش کنيد تا انگشتتان را در مرکز نقشه بگذاريد، شما دست بر دايکندی گذاشته ايد.
دايکندی همچون بيشتر نقاط افغانستان منطقه ای ست که تاريخی از تمدن و فرهنگ را با خود دارد. وقتی به دايکندی پا می گذاريم اولين چيزی که ما را متوجه خود می کند، کوهستان است که آميخته با سکوتی اعجاب آور ما را به پيشينه ای دور می برد. سرزمينی آميخته با اعجاز، همچنان که در نسخ تاريخی آمده، در طی زمان تمدن های متنوع را ساخته است و اين تمدن اکنون در سکوتی نهفته است که در دل کوهستان هر دم، مشتاقانش را فرا می خواند. دايکندی در طی تاريخ با نام های گوناگونی خوانده می شده و در تقسيم بندی هايی که حاکمان زمان داشته اند، جزيی از ولايات و قلمرو های گوناگون محسوب می شده است. زمانی آن را جزيی از پاروپاميسس باستان می خواندند، زمانی غور يا غرجستان، سيستان ، خراسان و طی سال های اخير اين منطقه جزيی از ولايت ارزگان محسوب می شده است. در آخرين تقسيمات کشوری که سال گذشته انجام شد، دايکندی که در قسمت شمالی ولايت ارزگان قرار دارد، خود به ولايتی جداگانه تبديل شد با نام خود دايکندی که مرکز آن شهر کوچک نيلی ست. نيلی شهری کوچک است که در استفاده از امکانات و اعتبارات حکومتی به آن چيزی نرسيده است. نيلی همچنان که در دل کوهستان قرار دارد و در آرامشی که سال ها در سکوت همراه داشته با زندگی آدم هايش روزگار را سپری می کند. مردم در دايکندی به همان شيوه ی پدرانشان زندگی می کنند و کار، کار کشاورزی و دامداری اندک در اندازه ی براوردن احتياج است. زنان و دختران دايکندی با همان شيوه ی پيشينيانشان پا به زندگی خود می گذارند و به حجله ی بخت می روند. گاهی دختران پيش از آنکه به سن رشد برسند، به شوهر و به فرزند می رسند. در دايکندی زنانی هستند که شوهرانشان برای تجربه ای فراتر از کوهستان به مهاجرت رفته اند و اين مهاجرت سال ها به طول انجاميده است. مردانی که برای تجربه و کار به خارج از آبادی رفتند، در خارج از آبادی، گاهی زندگی نويی تشکيل داده اند و زنی و فرزاندانی چند. وقتی به دايکندی می روی، زندگی در ساده ترين شکل خود جريان دارد. از خانه های گلی که می گذری دختران کوچک ترانه های خاص خودش را می خوانند و آن طرف تر صدای محزون، صدای شاد دمبوره است که متوجه ات می کند. گاهی اين دختران کوچکند که بداهه ترا به ترانه هايشان می آورند و تو جزيی از ترانه ها می شوی. دايکندی در دل خود نگفته های بسياری دارد که در خود گم می شود و کسی نمی يابدشد.
دايکندی که اکنون ولايتی جداگانه محسوب می شود، می رود تا بتواند خود را باز يابد. کم کم دروازه های دايکندی بروی جهان ديگر باز می شود. گرچه وقتی به دايکندی می روی، يا بايد پياده روزهای طولانی را در برف طی کنی تا به آنجا برسی و يا در فصل گرما روزهای کمتری را با وسيله ای که مسيرش به آنطرف است. راه طولانی ست، راه طولانی نيست اما نبود راه مناسب راه را که همان راه سنتی ست، طولانی می کند.
در دايکندی هنوز رسانه ای هر چند کوچک نيست. راديو نيست و طی آخرين گزارش ها، هنوز مرکزی برای رای گيری در آنجا داير نشده است. دايکندی طی دهه های گذشته که حتا به بيشتر از قرن می رسد، فقط طعم تلخ حکومت مرکزی را چشيده است. تاکنون آن ها هيچ وقت حق انتخاب نداشته اند و اين حکومت طی چند دهه بود که سخت ترين شرايط زندگی را برايشان هديه داده بود. مردم دايکندی گرچه تاکنون برای يک بار هم که شده طعم انتخاب و شرکت در حکومت را نچشيده اند، اما دايکندی می رود که راه های نرفته را با کمک آن فرزندانش که کوهستان را برای بدست آوردن آزادی ترک گفته اند، طی کند. دايکندی دروازه هايش را علی رغم سکوت سنگين کوهستان بروی جهان خارج از کوهستان نيز خواهد گشود.
ویژگیهای جغرافیایی
افغانستان با بیش از 650 هزار کیلومتر وسعت ( محصور درخشکی) درجنوب آسیا قرار دارد و جزء کشورهای خاورمیانه محسوب می گردد
مکان: جنوب آسیا، شمال و غرب پاکستان و شرق ایران
مختصات جغرافیایی: 33 درجه شمالی و 65 درجه شرقی
مساحت
کل: 647500 کیلومتر مربع
مساحت خشکی: 647500 کیلومتر مربع
مساحت پوشیده شده توسط آب: کیلومتر مربع
مرزهای زمینی
کل: 5529 کیلومتر
کشورهای هم مرز: چین 76 کیلومتر، ایران 936، پاکستان 2430 کیلومتر، ازبکستان 137 کیلومتر، تاجیکستان 1206، ترکمنستان 744 کیلومتر
مرز دریایی ندارد (محصور در خشکی است
آب و هوا: خشک ونیمه خشک، با تابستانهای گرم و زمستانهای سرد
نوع زمین: عمدتا کوهستانی و ناهموار، دشتها در شمال وجنوب غرب
بلندترین و پست ترین ارتفاعات
پایین ترین نقطه: آمودریا 258 متر
بلندترین نقطه: نوشک با ارتفاع 7485 متر
منابع طبیعی: گاز طبیعی، نفت خام، زغال سنگ، مس، کرمیت، طلق، سولفات باریم، سرب، روی، سنگ آهن، نمک، سنگهای قیمتی و گرانبها
خطرات طبیعی: زلزله هایی که در کوهستانهای هندوکشی اتفاق می افتد. طوفانهای شدید و خشکسالی
وضعیت زیست محیطی: محدودیت منابع طبیعی آب شیرین، عرضه ناکافی آب آشامیدنی، کثیفی و ویرانی، از بین بردن جنگلها (بیشتر جنگلها جهت مصارف سوختی و مصالح ساختمانی بکار میروند
ملیت: افغان
گروه های قومی
پشتون ، تاجیک ، ازبک ، هزاره ، ايماق ، ترکمن: ، بلوچ
دین : مسلمان