یک چرسی و یک پودری ده مراسم تدفین رفتن.
ده جریان مراسم پودری گوزش رفت، چرسی گفت: بادار، وختی سر جنازه میایی کونته سایلنت کو…
چند لحظه بعد پودری ره دید که کون خوده شور داده میره چرسی پرسید: چی گپ است؟
پودری گفت: لالا حالی ده لرزه ماندیم، باز زنگ آمده…