يك هزاره لوده جنازه پدر دوستش ميره. و دلداري براي دوستش ميته و ميگه انشتين عالم بود فوت كرد هتلر جهانگير بود فوت كرد فرعون دعواي خدايي داشت فوت كرد باز پدر تو خو هيج گويي نبود
يك هزاره لوده جنازه پدر دوستش ميره. و دلداري براي دوستش ميته و ميگه انشتين عالم بود فوت كرد هتلر جهانگير بود فوت كرد فرعون دعواي خدايي داشت فوت كرد باز پدر تو خو هيج گويي نبود