سلامتی بدن و اعضای آن نعمتی بس فراوان گران بهایی است که شکر آن بر همگان واجب است.برخی کودکان که به دنیا میآیند از این نعمت خدادادی محروم هستند ولی با این حال برخی افراد با وجود مشقت فراوان به تکیه بر تواناییهای ذاتی خود و همچنین ارتقا آن توانستهاند اقدامات جذابی را انجام دهند که باعث حیرت همگان شوند. تصور نقاشی فردی که دست و پا ندارد سخت است ولی برخی انسانها با وجود سخت این کار طوری نقاشی میکنند که شاید دیگران هم با وجود عدم مشکلات جسمی هم نمیتوانند این عمل را انجام دهند.
«ربابه محمدی» نقاش افغانستانی که از دست و پا فلج است و وضع اقتصادی خانواده وی به حدی نامطلوب است که توانایی درمان صحیح خود را ندارد.
محمدی در سال 1379 در فرمانداری «مالستان» ولایت «غزنی» یکی از ولایتهای مرکزی افغانستان چشم به جهان گشوده و اکنون 16 سال عُمر دارد که یک سال آن را به نقاشی پرداخته است.
وی اکنون با 2 برادر و 3 خواهر و پدر و مادر خود در گوشهای از شهر کابل ساکن شده و در کمال ناباوری و بدون اینکه دست و پای سالم داشته باشد، نقاشیهای زیبا و خیرهکنندهای میکشد.
این دختر 16 ساله افغانستانی روزی را شاهد نبوده که دست و پاهای وی حرکت کرده باشد، وی فلج مادرزادی است.
برای بررسی زندگی و آثار هنری «ربابه محمدی»، خبرنگار سایت افغانستان خبرگزاری فارس نزد وی رفت تا در گپ و گفتی صمیمانه ضمن بررسی زندگی وی از خواستهها و امیدهای وی مطلع شود.
پدر و مادر محمدی، وی را سالهای پیش جهت درمان به بیمارستان داخل شهر بردهاند، اما معاینات و عملیاتهای جراحی پزشکان نتیجه مطلوبی نداده و با آنکه ربابه محمدی 5 سال تحت درمان قرار گرفته اما تاکنون دست و پاهایش همچنین معیوب است.
وی که با دهن نقاشی میکند و با دهن روی آثارش نام خود را مینویسد، حتی یک روز هم در مدرسه نرفته و با تلاشهای خود و خانوادهاش تا اینجای کار پیش رفته است.
محمدی دوست دارد از رنگهای مختلف نقاشی کرد و الهام بگیرد و تابلوهای گوناگونی داشته باشد، اما خانواده وی وضع اقتصادی مطلوبی ندارد که لوازم نقاشی مدنظر وی را تهیه کنند.
با آنکه نقاشیهای ربابه محمدی خیرهکننده و خیلی زیبا به نظر میرسد، اما هیچگاه اثر وی در نمایشگاههای پایتخت به نمایش درنیامده و دلیل آن نیز عدم ارتباطش با هنرمندان و حامیان نقاشی است.
محمدی تاکنون حدود 60 اثر نقاشی کرده اما تنها 40 اثر خود را در اختیار دارد و در خصوص 20 اثر دیگر خود به خبرنگار ما گفت: یکی از آثارم را عمویم در خانه خود که در پاکستان زندگی دارد، نصب کرده و سایر آثارم یا دزدیده شده و یا نزدیکان با خود بردهاند.
وی با بیان اینکه تاکنون دولت از من حمایت نکرده تأکید دارد که اگر دولتمردان افغانستان صدایم را میشنوند مشکلات من را پیگیری و پیدا کنند، زیرا دوست دارم با یکی از دولتمردان ملاقات کنم.
این دختر نوجوان افغانستانی نقاشی را هنر دانسته و نقاشیهای خود را نشانهای از استعداد خدادادی خود میداند و میگوید به همین دلیل آثارم را به هیچ کسی نفروختهام.
وی از وضعیت اقتصادی نامطلوب خود ابراز نارضایتی کرده و گفت: اگر وضع اقتصادی ما خوب میبود تاکنون در کنج خانه نمیماندم و البته شاید به مدرسه رفته و از آنجا فارغالتحصیل میشدم.
ربابه محمدی که با هیچ هنرمند نقاشی ارتباط ندارد، گفت: بارها از طریق فیسبوک به مردم پیام دادم که اگر هنرمند نقاشی را میشناسند به وی معرفی کنند، زیرا تنها میخواهد که این هنرمند نقاشان برایش بگوید که قلم را چطور به دست گرفته و از کاغذ چگونه استفاده کند.
وی همانند میلیونها افغانستانی دیگر آرزو دارد که افغانستان روزی به صلح و آرامش رسیده تا تمام مردم قادر به انجام کارهای مورد علاقه خود شوند.
این نقاش افغانستانی از دولت میخواهد که معلولین و معیوبین را تحت حمایت خود قرار دهد. ضمن اینکه به معوبین توصیه میکند که شکرگذار خدا بوده و به تواناییهای خود ایمان داشته و به آن پی ببرند.
وی که دوست دارد تصویر پدرش را با رنگهای مختلف نقاشی کند اما پول خرید رنگهای نقاشی را ندارد از دولت، ملت و سرمایهگذاران خواستار وی را مورد حمایت قرار داده و با او همکاری کنند.
***مشروح این گفتوگو به شرح ذیل است***
فارس: دست و پاهای شما از چه زمانی فلج شده است؟
محمدی: من از همان روزی که به دنیا آمده بودم، دست و پاهایم فلج بود.
فارس: آیا تاکنون برای درمان دست و پاهای خود اقدامی کردهاید؟
محمدی: بله. چندین سال پیش پدر و مادرم جهت درمان دست و پاهایم اقدام کرده و به بیمارستان «صلیب سرخ» کابل بردند و تا 5 سال همواره مرا نزد دکترها متخصص میبردند.
به هر دکتری که مراجعه میکردیم، نتیجه بخش نبود و از سوی هم وضعیت اقتصادی خوبی نداشتیم تا برای درمان صحیح اقداماتی را انجام دهیم، ضمن اینکه چندین بار پزشکان دست و پاهایم را معاینه و جراحی کردند، اما هیچکدام نتیجهبخش نبوده است.
فارس: چند کلاس درس خواندهاید؟ نقاشی را از چه کسی یاد گرفتید؟
محمدی: من هیچ کلاسی درس نخواندهام و هر زمانیکه وقت داشتم تلاش میکردم که خودم درس یاد بگیرم و اکنون که نوشتن و خواندن را یاد گرفتهام، حاصل تلاشهای خودم است.
نقاشی را از کسی یاد نگرفتهام، کسی به من نگفته که از کدام قلم استفاده کن و چطور آن را بردار، فقط خودم در ابتدا که «خط خطی» میکردم تلاش میکردم تا از آن نقاشیهای بسازم.
من از آغازین روزهای بزرگیام به نقاشی علاقه داشتم و اکنون یک سال میشود که نقاشی میکنم، اما به خاطر سرگرمی نقاشی میکنم.
خیلی دوست دارم از این به بعد رنگی نقاشی کنم و از «آبرنگ» استفاده کنم، اما امکانات مالی آن را ندارم تا مواد لازم آن را خریداری کنم.
نخستین نقاشی را که تهیه کرده بودم، خوب به یاد دارم که یک سبد «توت فرنگی» بود که حتی آن زمان تاریخ و نامی که «ربابه محمدی این تصویر را کشیده است» را نمیتوانستم بنویسم، اما حالا که به خود مینگرم، تغییراتی زیادی در نقاشی و توانایی خواندن و نوشتنم به وجود آمده است.
فارس: تاکنون چند اثر نقاشی کردهاید؟ و آیا از آثار شما در نمایشگاهها استفاده شده است؟
محمدی: خیر. تاکنون هیچ کدام از نقاشی من در نمایشگاهها استفاده نشده و کسی هم نیست تا نقاشیهایم را به نمایشگاه بگذارد، فقط یکی از عموهایم یک تصویری را که در آن تصویر یک «عروسک» را نقاشی کرده بودم، قاب کرده و روی دیوار خانه خود که در پاکستان است، نصب کرده است.
تاکنون که یک سال از زمان نقاشی کردنم میگذرد، 60 اثر نقاشی کردهام، و هر زمانی که بیکار باشم نقاشی میکنم، اما در روزهای اخیر چندین نقاشیام دزدیده شده و چند عدد آن را دوستان نزدیک ما گرفته و به این صورت آمار آثارم کمتر شده به طوری که اکنون 40 اثر نقاشیام نزد خودم باقی مانده است.
فارس: دولت از شما حمایت میکند؟
محمدی: خیر. دولت اصلأ متوجه من نشده است، شاید به انسانهای دیگر توجه کرده باشد، اما به من هیچگونه توجهی نکرده است، اگر اکنون صدای مرا میشنوند، درخواستهای من را پیگیری کند، چون دوست دارم با یکی از دولتمردان ملاقات کنم.
فارس: آیا تاکنون تاجران و یا دولتمردان از اثرهای شما خریداری کرده است؟
محمدی: خیر. تاکنون هیچ نقاشی خود را به کسی نفروختهام و حتی نمیدانم که یک نقاشی به چه اندازه ارزش مادی دارد، اما این نقاشیها فروشی نیست، فقط یک هنر است و استعدادی که خداوند به من داده است.
فارس: وضعیت اقتصادی شما چگونه است؟ چه کسانی نانآور خانواده شما است؟
محمدی: اگر وضعیت اقتصادی ما خوب بود، من 16 سال در کنج خانه نمینشستم، شاید تاکنون مدرسه را تمام کرده بودم، ولی اکنون فقط خط را نوشته و خوانده میتوانم، چون اقتصاد ما ضعیف است، در حوزه سواد پیشرفتی نکردهام.
فارس: با کدام نقاشها ارتباط دارید؟ نقاشها با شما چه همکاریهای را انجام دادهاند؟
محمدی: هیچکسی را نمیشناسم که نقاش باشد تا با من همکاری کند، شاید نقاشهای زیادی در افغانستان باشند. من از طریق فیسبوک خیلی جستجو کردم و به هر کسی پیام میدادم و میگفتم که اگر کسی را میشناسی که نقاش باشد، به من معرفی کنند.
به آنها میگفتم که اگر نقاشی در خارج از کشور هم باشد، عیب ندارد فقط به من بگوید که قلم را این گونه استفاده کن، این گونه از برگهها استفاده کن و سایه آن را این گونه نقاشی کن، اما تاکنون هیچکسی پیدا نشده با من همکاری کند.
فارس: بزرگترین آرزوی شما چیست؟
محمدی: بزرگترین آرزوی من این است که در افغانستان صلح و آرامش برقرار شود، تا در سایه آن بتوانم بهتر به هنر نقاشی رسیدگی کنم.
فارس: خواست شما از دولت و مردم چیست؟
محمدی: خواست من از دولت این است که به من و امثال من که معلول و معیوب هستند، توجه بیشتری کند، من دیگر نمیخواهم در کنج خانه زندگی کنم.
میخواهم از این به بعد، افراد خوب و بد دنیا را بنگرم، نمیخواهم در اتاق قفل شده زندگی را ادامه بدهم، چون از این زندگی خسته شدهام، میخواهم صدایم به دولتمردان برسد، آنها به من کمک کنند تا از این مشکلات بیرون شوم.
فارس: توصیه شما به سایر معلولینی که در کنج خانه از زندگی خود ناامید شدهاند، چیست؟
محمدی: میخواهم بگویم که خود را ناتوان احساس نکنند، میخواهم بگویم که هر استعدادی که دارند، آن را با ارزش فکر کنند و خدا را شکر کنند.
هر کسی که همانند من است، شاید خدا به خوبیشان آنها را معلول ساخته باشد، باید صدای خود را بکشند، تا مردم و جهان آن را بشنوند تا به آنها توجه شود.
فارس: گفتید حدود 60 اثر نقاشی دارید، کدام یک را بیشتر دوست دارید؟
محمدی: من از نخست تاکنون نقاشیهای را که تهیه کردهام، فقط برای سرگرمی بوده، تمام نقاشیهایم را خیلی دوست دارم و از همه بهتر نقاشی یک «گرگ» است که از همه بهتر است و خیلی دوستش دارم.
فارس: برنامههای شما برای آینده چیست؟
محمدی: من میخواهم از این به بعد کم کم نقاشیهای رنگی تهیه کنم و در نخست میخواهم تصویر «پدر جانم» را نقاشی کنم، اما امکانات تابلو و سایر مواد لازمه آن برایم مشکل شده و توانایی خرید آن را ندارم.
فارس: پیام شما به هنرمندان نقاشی، تاجران و دولتمردان چیست؟
محمدی: پیام من به دولت و ملت افغانستان این است که به امثال من توجه کنند و از خانوادهها میخواهم که اگر کسی را همانند من در خانه خود دارند، آنها را تشویق کرده و روحیه بدهند تا آنها به زندگی خود امیدوار شده و خود را ناتوان احساس نکنند، اگر یک «الف» را بنویسند، باید هزاران تشویق شود تا «ب» را هم یاد بگیرد.
منبع:خبرگزاری فارس