مراد خانی کابل نماد از معماری اسلامی است که از اسپانیا تا هند نمونههای آن دیده میشود
مثل همه مکانهای تاریخی وقتی وارد مرادخانی در نزدیکی ارگ ریاست جمهوری افغانستان شوید، از در و دیوارش تاریخی بودن و قدیمی بودن را میتوان احساس کرد. از دیوارهای کاهگلی، در و پنجرههای چوبی بوی نم در فضای این محل پیچیده است.
بناهای این مکان تاریخی، همه از گل و چوب است. شالودههای ساختمانهای قدیمی مرادخانی کابل بر سنگ، خشت خام و چوب استوار شدهاند.
براساس تحقیقات بنیاد فیروز کوه، معماری مرادخانی ریشه در شکلهای شهرهای اسلامی دارد که از اسپانیا تا هند مشاهده میشود. خیابانها و کوچههای آن درهای محکم دارد که در زیر دیدبانها و طاقها قرار دارند.
درهای کوتاه و خیابانهای سرپوشیده در این محل نشان دهنده نوع سیستم دفاعی منحصر به فرد این محل است. در حالیکه در سایر شهرهای اسلامی درها به گونهای است که دو شتر باردار همزمان و یک اسب سوار بدون اینکه از اسبش پایین شود، میتواند وارد این شهرها شود، ولی در مراد خانی کابل متفاوت است.
خانههای به هم پیوسته و کوچههای کم عرض با سقفهای چوبی کوتاه که فقط افراد پیاده از آن میتوانند عبور کنند، نشان دهنده اعمال سیستم امنیتی شدید در زمان قدیم در این محل بودهاست.
ساختمانهای مدرن در صدد بلعیدن این شهر قدیمی افغانستان است
مرادخانی نمادی از شهر قدیمی کابل
مرادخانی نمادی از معماری قدیمی افغانستان، و در کل نماینده بافت قدیم شهر کابل است. بنیاد فیروزه کوه و دولت افغانستان در سال ۲۰۰۶ توافق کردند تا نماد شهر قدیمی کابل را دوباره بازسازی کنند.
به گفته هدایتالله احمدزی، مسئول بخش مهندسی بنیاد فیروزکوه و رئیس دفتر مرادخانی این بنیاد، به دلیل اینکه منطقه مرادخانی خط مقدم جنگهای داخلی بعد از سقوط حکومت کمونیستی در سال ۱۳۷۱ بوده، ویران و این محل تاریخی نیز به انبار از زباله تبدیل شده بود.
او میگوید تصمیم دولتهای وقت به تخریب مرادخانی و ایجاد ساختمانهای مدرن در این منطقه نیز باعث شده بود که مرادخانی کاملا به فراموشی سپرده شود. حتی بعضی از چوب کاریهای تاریخی و منحصر به فرد آن نیز به یغما رفته بود. در زمستانهای سرد کابل این آثار گرانبها چوب سوخت بخاریهای چوبی شهروندان کابل شده بود.
این محل بعد از جنگها تا سال ۲۰۰۶ متروکه ماند و ساکنان آن مهاجر شدند. به گفته آقای احمدزی کوچهها مملو از زباله شده و سیستم آب، برق و فاضلاب کاملا از بین رفته بود. هیج تسهیلاتی برای زندگی در این محل وجود نداشت.
راهروهای تنگ با سقفهای کوتاه یکی از ویژگی مرادخانی کابل است
آقای احمدزی میگوید که تیم بازسازی مرادخانی از این محل ۳۳ هزار مترمکعب زباله بیرون کشیدند.
حفظ اصالت تاریخی شهر
اکنون بازسازی اصلی این محل تمام شده و حفظ و مراقبت آن نیز با کمک مردم و بنیاد فیروز کوه انجام میشود.
درباره بازسازی این محل آقای احمدزی میگوید که تلاش شده در منازلی که کمتر از ۵۰ درصد آسیب دیده بودند، اصالت اولیه ساختمانها حفظ شود. اما ساختمانهای که بالاتر از ۵۰ درصد تخریب شده بودند با مطالعه نقشه و تصاویر ساختمانهای اولیه بازساز شده اند.
مرادخانی در دوران جنگ های داخلی تبدیل به زباله دانی شده بود
اکنون از ۱۰۵ خانهای که قبل از جنگها در محل وجود داشت فقط ۶۵ خانه در این محل باقی ماندهاست. گسترش ساختمانهای جدید، ادارات دولتی و توسعه خیابانها، مرادخانی را قبلا با خطر ویرانی کامل روبرو کرده بود.
آقای احمدزی میگوید که ساختمانهای که قرار بود جایگزین مرادخانی شوند، نیز حدود ۴۵ الی ۵۰ سال قبل ساخته شده بودند، ولی جنگهای داخلی این طرح را به تعویق انداخت.
اکنون کوچهها سنگ فرش شده، سیستم آب و برق احیا شده و سیستم فاضلاب آن نیز بازسازی شدهاست. در این محل مدرسه و کلنیک ساخته و پاککاری و مراقبت از این محل نیز به صورت داوم دار ادامه دارد.
در بازسازی مرادخانی تلاش شده که از موادی استفاده شود که در ساختمانهای اولیه مرادخانی استفاده شده بود. سنگ، چوب، گل و کاه مواد اصلی برای بازسازی مرادخانی بودهاست.
آقای احمدزی میگوید که در کنار آن تلاش شده که به مردم محل و سایر علاقمندان نیز در زمینه بازسازی آثار تاریخی آموزشهای لازم داده شود. به ساخت سرامیک، صنایع چوبکنی، زرگری و خطاطی توجه شده تا این هنرها دوباره در افغانستان جان بگیرند و سالانه ۴۰ نفر از این چهار رشته فارغ و زمینه کار نیز برای آنان فراهم میشود.
براساس گزارشها برای بازسازی این محل ۲۵ میلیون دلار هزینه شده ولی آقای احمدزی درباره این ارقام اظهار بیاطلاعیکرد.
چرا مرادخانی اهمیت دارد؟
مراد خانی کابل تنها به قدامتش شهرت ندارد. اولین مدرسه جدید افغانستان حدود ۱۱۰ سال قبل به گفته آقای احمدزی در ساختمانهای گلی مراد خانی آغاز به کار کرد.
اینجا محلی است که در روز ۲۸ اسد/مردادماه ۱۲۹۸، امان الله، شاه جوان و ملیگرای افغانستان در میان شور و هیجان در میدان مرادخانی کابل، روابط خارجی افغانستان را از امپراطوری بریتانیا مستقل اعلام کرد.
ساختمانهای این محل از سنگ، گل و چوب ساخته شده است
در کنار آن زمانی مراد خانی محل استقرار بسیاری از دفاتر حکومتی، انبارهای ذخیره مواد غذایی، مراکز بازرگانی، رسته زرگرها، رسته مسگرها، قالی فروشان و بسیاری از مشاغل دیگر بوده است.
احمدعلی، پیر مردی از ساکنان اصلی این منطقه به اطرافش اشاره میکند و میگوید این سراها پر بود از اموالی که از جاهای دیگر به این منطقه میآمدند و بعد در تمام شهر کابل توزیع میشدند. او حسرت آن روزها را به دل دارد و میگوید: "کار بود و ارزانی."
چرا اسم مراد خانی؟
مطالعات بنیاد فیروز کوه نشان میدهد که مرادخان یکی از سرمحافظان قزلباش تیمورشاه، شاه افغانستان بوده است که در سال ۱۷۷۵ پایتخت این کشور را از قندهار به کابل منتقل کرد. به پاس خدمات این افسر تیمورشاه زمینهایی را در شمال رودخانه کابل به او اهدا کرد.
آقای احمدزی نیز میگوید که مرادخان شهردار قندهار بوده و وقتی که تیمور پایتخت را به کابل منتقل میکند، او را نیز با خود به کابل میآورد.
آقای احمدزی میگوید که مرادخان و قزلباشها سازندگان اصلی مرادخانی هستند
او میگوید که سربازان قزلباش که جز نیروهای جنگی و هم کاتبان دربار بودند، به کابل منتقل میشوند و در منطقه مرادخانی مستقر میشوند و به ساخت خانههای زیبا در این محل مبادرت میکند.
به این دلیل ترکیب جمعیتی این محل را در گذشته بیشتر قزلباشها تشکیل میدادند. به قول آقای احمدزی قبل از جنگهای داخلی ۹۰ درصد ترکیب جمعیت این محل قزلباش بودند و اکنون جمعیت قزلباشهای مرادخانی به ۳۰ درصد کاهش یافتهاند.
امینالله یکی از قزلباشهای مرادخانی میگوید:" قوم و خویش ما اکنون از مراد خانی به مناطق مختلف دنیا پراگنده شدند. خانههای خود را در منطقه یا کرایه دادهاند و یا تخریب شده اند و به سایر نقاط شهر کوچیدند و یا اینکه افغانستان را ترک کردند."
درهای بزرگ و محکم از ویژگیهای دیگر مرادخانی است
یونس طغیان ساکایی، استاد دانشگاه کابل درباره قزلباشان میگوید که این افراد از نزدیکان نادرشاه افشار بودند و بعد از اینکه احمد شاه درانی در ولایت قندهار افغانستان را تاسیس کرد، این افراد نیز جذب ارتش او شدند.
او میگوید که بعد از انتقال پایتخت از قندهار به کابل، قزلباشان نیز با سپاه تیمور شاه به کابل آمدند و در ایجاد ساختار اداری و حکومتداری مدرن در آن زمان خدمات شایانی انجام دادند و نقشهای مرکزی را در بخشهای نظامی و اداری حکومت جدید افغانستان عهده دار شدند.
این افراد به گفته آقای ساکایی کلاه سرخ به سر میکردند و در پیشاپیش سپاه در حرکت بودند و به همین دلیل به قزلباش یا سرخکلاه معروف بودند.
او گفت که شواهد تاریخی نشان میدهد که آنها ترک و از طبرستان ایران بودهاند.
این نشان دهنده این است که مرادخانی فرهنگ مشترک دو کشور است که بدست معماران افغان و ایرانی ساخته شدهاند.