محمدکاظم کاظمی نوشت: مرحوم «محمدعبدالعزیز مهجور» را باید از واپسین حلقه‌های بیدل‌شناسان سنتی ما دانست، کسانی که چراغ بیدل در افغانستان به همت آنان روشن مانده بود و همچنان برای نشر و گسترش میراث ادبی این شاعر در افغانستان می‌کوشیدند.
به گزارش خبرنگار سایت افغانستان ما، «محمد عبدالعزیز مهجور»، شاعر و بیدل‌شناس افغانستانی ساکن کابل صبح روز گذشته به دلیل بیماری‌ در سن 72 سالگی در دهلی نو درگذشت و پیکرش، امروز در خاک کابل آرام گرفت.

«محمد کاظم کاظمی» شاعر و بیدل شناس برجسته افغانستان طی یاداشت اختصاصی به فرازهایی از فعالیت های این چهره ادبی افغانستان در حوزه بیدل شناسی اشاره کرده است.

در این یادشت آمده است: مرحوم محمدعبدالعزیز مهجور را باید از واپسین حلقه‌های بیدل‌شناسان سنتی ما دانست، کسانی که چراغ بیدل در افغانستان به همت آنان روشن مانده بود و همچنان برای نشر و گسترش میراث ادبی این شاعر در افغانستان می‌کوشیدند.

وی در سال ۱۳۲۴ خورشیدی در قندهار به دنیا آمد و البته اصالتاً از کابل بود و فرزند محمد عبدالحمیر اسیر، معروف به قندی آغا. آنها از خاندان متشخصی بودند و بعضی از بزرگان این خاندان در عصر حکومت امان‌الله خان مناصبی داشتند. ولی مرحوم اسیر به سبب ناملایمات و تغییراتی که در اوضاع سیاسی افغانستان رونما شد، گوشه عزلت گرفت و به ادب و عرفان پرداخت.

عبدالعزیز مهجور تحصیلات را در کابل و در دبیرستان امانی پی گرفت و پس از پایان تحصیلات در رشته اقتصاد، ابتدا در هرات مدیر عمومی خدمات شرکت دامداری شد و سپس در بانک ملی و بانک توسعه صنعتی استخدام شد که در این دومی پست ریاست را بر عهده داشت.

در عصر طالبان، چنان که همه اهل ادب و فرهنگ افغانستان دچار عسرت و مصیبت شدند، او مدتی زندانی و مدتی آواره پاکستان شد. در بازگشت به افغانستان دوباره به ریاست بانک توسعه صنعتی مقرر شد، ولی چنان که خود می‌گوید، به سبب عدم وابستگی به احزاب سیاسی حاکم بر کشور از این وظیفه سبک‌دوش شد.

وی در همه این مدت، شعر و بیدل‌پژوهی را از دست ننهاد و علاوه بر سرودن اشعار بسیار، کتاب‌ها و رسالاتی درباره بیدل و دیگر شاعران کهن فارسی نوشت. فهرست آثار او تا جایی که در دسترس است، بدین گونه می‌باشد: شرح مستزاد بیدل، آینه‌بندان حیرت بیدل، کامدی و مدن، داغ محرومی، غزل‌های ستاره‌‌دار، میلاد نور، احسن‌القصص، داغستان دل (دیوان اشعار)، سبک بیدل، مغز و پوست (افکار عطار، مولوی و ابوالمعانی بیدل)، گردش رنگ (تحلیل و تفسیر برخی از غزلیات بیدل)، کجای کار خراب است (نقد ادبی)، زندگی‌نامۀ خواجه معین‌الدین چشتی، زندگینامۀ پیر هرات خواجه عبدالله انصاری، زندگینامۀ شیخ کبیر حکیم سنایی غزنوی، خمستان قدیم، نوع‌پروری و انسان‌دوستی در متون قدیمۀ دری، پراکنده‌ها (مجموعه مقالات ادبی و عرفانی)، میکدۀ معرفت (ساقی‌نامۀ بیدل)، ابوالمعانی بیدل و کلمات قدسیۀ نقشبندیه، علم عروض، سیر در نکات بیدل، ابوالمعانی بیدل از افتخارات افغانستان است. بعضی از این آثار منتشر شده و بیشترشان هنوز به چاپ نرسیده است.

یکی از کتاب‌های بحث‌انگیز مهجور، «غزل‌های ستاره‌دار» است. وی در این کتاب درباره غزل‌هایی در دیوان بیدل چاپ کابل بحث کرده‌ است که در نسخه اصلی مورد استناد این دیوان نبوده و از منابع دیگری فراهم آمده‌اند و به همین دلیل مصححان دیوان کابل، آن‌ها را با ستاره مشخص کرده‌اند.

مهجور با دلایل نسخه‌شناسی و سبک‌شناسی بر آن است که شماری از این غزلیات، از خود بیدل نیست. این کتاب از این جهت که بعضی از غزل‌های منسوب به بیدل را به چالش می‌کشد، قابل توجه و بحث است.

مهجور همچنین در تدوین و انتشار آثار مکتوب پدرش قندی‌آغا نقش مهمی داشت و کتاب‌های «نقش بوریا» و «کلید عرفان» به کوشش او منتشر شد.

وی در کنگره‌ها و همایش‌های بیدل‌شناسی در هندوستان، ایران و تاجیکستان شرکت کرده و سفرهایی رسمی نیز به امارات متحده عربی، پاکستان و شوروی داشته است. در سفر به هندوستان، از سوی دانشگاه اسلامی ملی، دکترای افتخاری در بیدل‌شناسی کسب کرده است.

اما چنان که گفتیم، محمد عبدالعزیز مهجور فرزند برومند مرحوم عبدالحمید اسیر، معروف به «قندی آغا» بود. قندی آغا از چند جهت یک نام درخشان در حوزه بیدل‌شناسی افغانستان است، یکی به واسطه وقوف و آگاهی بسیار در شعر بیدل، که حاصل آن تألیفات متعدد او درباره بیدل است؛ دیگری به واسطه برپاکردن سالانه مراسم «عُرس بیدل» در کابل تا زمان حیات خود و دیگر به واسطه پرورش استاد محمدحسین سرآهنگ در حوزه شعر.

استاد سرآهنگ در محضر او و با تشویق او بود که به بیدل علاقه‌مند شد، در شعر او شناخت یافت و به یک بیدل‌خوان بزرگ در عرصه موسیقی افغانستان بدل شد. او در مصاحبه‌های رادیویی خود از مرحوم قندی آغا به نیکی یاد کرده است.

قندی آغا در سال ۱۳۷۲ درگذشت و پس از او چراغ بیدل‌شناسی سنتی در افغانستان با حضور شاگردان او روشن ماند، به ویژه فرزندش عبدالعزیز مهجور که هم شاعر و پژوهشگر بود و هم در برپایی سالانه مراسم عرس بیدل مسیر پدر را ادامه داد.

اما این عرس بیدل که خاندان قندی آغا آن را تداوم دادند، کم کم از مرزهای افغانستان درگذشت و به صورت یک کنگره بین‌المللی در ایران هم برگزار شد. در این کنگره‌ها هم عبدالعزیز مهجور از مهمانان و سخنرانان افغانستانی بود که نکته‌یابی‌ها و نظرسنجی‌هایش در جلسات بحث و پژوهش درباره بیدل آشکار و زبانزد بود. او فردی بود بسیار دقیق و جدی، و با همه کهولت، با حضور ذهن و آمادگی تمام به بحث درباره شعر بیدل می‌پرداخت.

نوشتن دیدگاه


تصویر امنیتی
تصویر امنیتی جدید

کلیه حقوق متعلق است به رسانه افغانستان ما
دیزاین شده در سما