بالاحصار

بالاحصار نام قلعه‌ای باستانی در شهر کابل در افغانستان است. تاریخ ساخت این قلعه به حدود قرن ۵ میلادی می‌رسد. این دژ یا حصار در حدود سه قرن (از قرن دوم تا پنجم مسیحی) آبادی روی پشته بالاحصار به شکل اثر مذهبی ساخته شده که نظر به شواهد نقاط مجاور می‌توان آن را نیایشگاه بودائی خواند که احتمالاً بعید نیست که شالوده اولین قلعه جنگی در همین زمان بدست یکی از شاهان هپتالی (هون) بوده باشد. قلعه‌ای است که بر فراز تپه‌ای در دامنه کوه شیر دروازه در جنوب شرق شهر کابل ساخته شده است.[۱]

تیمورشاه که پایتخت افغانستان را از قندهار به کابل انتقال داد و در بالاحصار کابل جاگزین شدند. تا عصر سلطنت امیر عبدالرحمن خان پایتخت در همانجا بود

ارغنداب

این تپه را می توان با حوزه تمدنی ارغنداب ارتباط داد که در شمال این منطقه و در 50 کیلو متری شهر فعلی قندهار واقع است و به صورت دقیق تر در دره موازی مجرای ارغنداب با فاصله 20 میلی جاده قندهار –گرشک و اگر از طرف ولسوالی (فرمانداری) خاکریز برگردیم حدود هشت کیلومتر به طرف ارغنداب در سمت راست جاده قرار گرفته است.
امروزه اراضی زراعتی در این محدوده کمتر است اما احتمال ا در ازمنه گذشته این ناحیه توسط شعبه هایی از رود ارغنداب سیراب می شده و آبادی هایی در آن وجود داشته است

pol malan1

پل مالان یکی از بناهای تاریخی هرات و از پلهای زیبا و تاریخی افغانستان است که بر روی رودخانه هریرود در منطقه مالان ساخته شده است.
این پل در مسیر جاده قدیمی هرات - قندهار واقع شده و در گذشته های دور، کاروان هایی که از هرات به مقصد سیستان، قندهار و هند سفر می کردند، از این پل عبور می کردند.
پل مالان، در شکوفایی اقتصاد و درآمد مردم هرات نقش مهمی داشته و از همین رو در طول تاریخ، بارها بازسازی شده است.
این پل در سال ۵۰۵ هجری قمری (برابر با ۱۱۱۰ میلادی) و در زمان سلطان سنجر سلجوقی به همین شکلی که اکنون هست، با اندک تفاوت، ساخته شد

manar jam

كارشناسان عرصهء باستان شناسی در یونسكو منار جام را یكی از سازه های خارق العادهء معماری و كهنسال ترین برج آجری باقیمانده در جهان میدانند.غیر از این گفته شده است كه منار جام سنت معماری كهن و سبك هنری قدیم در منطقه را در آخرین حد كمال و زیبایی آن نمایندگی میكند .
منار جام یكی از تماشایی ترین ابنیه های تاریخی افغانستان است و گفته می شود كه پس از قطب منار در دهلی بلند ترین منارآجری جهان است .
باستان شناسان عقیده دارند كه قطب منار به الهام از منار جام در اوایل سدهء سیزده هم ساخته شده است كه درازای آن هفتادو سه متر اندازه گیری شده است .
در ارتباط به درازای منار جام چه در مطبوعات كشور و چه در اسناد مربوط به سازمان ملل متحدرقم یگانه یی ذكر نشده است . چنانكه درازای آن را گاهی 63/3متر وگاهی هم 65 مترنوشته اند غیر از این در بعضی اسناد دیگر درازی آن 63 متر قید شده است .
قطر قاعدهء منار هشت متر اندازه شده است كه به بلندای تقریباً دو متر از سطح زمین دروازهء كوچك ورودی به داخل منار دیده میشود

shahr bamian

شهر غلغله:

شهر غلغله شهری كه یك زمان شهرت بسزایی آن شرق و غرب را به خود متوجه گردانیده بود و در برابر نیرومند ترین و خشمگین ترین متهاجمین مقاومت و مجادلت همی كرد مخرو به های شهر غلغله در گردو نواحی بالا حصار در میان مزارع و كشت زارها به طرف دهكده سید آباد كم و بیش باقی مانده است .
شهر غلغله طوری كه تاریخ حكایت می كند به گمان غالب بعد از به میان آمدن سلطنت شنسبانیه غوری به دست سلطان علاءالدین جهان سوز و در زمان سلطنت نخستین امیر شنسبانی ملك فخر الدین برادر افخم جهان سوز به میان آمده است

kazergah

تاریخ گازرگاه با نام شیخ اسماعیل که کنیه آن شیخ عمو است شروع میشود زیرا شیخ عمو بود که گازر گاه را از محل افتاده در کنار راه بمرکز پر جلال دنیای صوفیان و عارفان مبدل نمود با دفن آن در روی تپه زنجیر گاه در سال 441 هجری قمری این منطقه شهرت زیادی به خود کسب نموددر زمان شیخ عمو یک تعداد پیشتازان عرفان و تصوف قد علم نمودند که بسیاری از آنها مانند خواجه عبدالله غوربنج. شیخ ابو نصر خباز. شیخ ابوالحسن سوهان در کنار قبر وی بعدها دفن گردیدند این عرفان و متصوفین کسانی بودند که برای گازرگاه نامی کمائی نمود ند و از نزدشان خواجه عبدالله انصاری پیر هرات بهره های فراوانی برده است خواجه عبدالله انصاری احترام خاصی به شیخ عمو داشت واز محضر آن استفاده های زیاد نموده است تا بتدریج شخصیت برجسته در شمال شرق خراسان گردید از دوران خواجه عبدالله انصاری (رح) آثاری ازچند بنا باقیمانده است که از جمله در حصه غربی سراشیبی زنجیر گاه یک حضیره کوچک زیر زمینی میباشد که به یک نقب میدان دار میرسد که نوع چله خانه میتوان به آن گفت
خواجه عبدالله انصاری در 22ذی الحجه سال 481 هجری قمری مطابق 8 مارچ 1089 وفات نمود است محل فعلی دفن خواجه عبدالله انصاری قبلاً جنگلی بوده که خواجه عبدالله انصاری در فصل بهار در آنجا بسر میبرده و از فضای سبز آن استفاده مینمود در همین فصل بهار فوت نموده ودر آنجا دفن گردیده است. باید گفت که در زمان دفن خواجه عبدالله انصاری هیچگونه آثار و نشانی از قبور دیگر یا ساختمانی در نزدیک مدفن پیر هرات وجود نداشته است

takhte rostam1 1

تخت رستم:که در ایبك مرکز ولایت سمنگان قرار دارد, یادگاری است قریب به 2500 سال پیش که اینک تنهای تنها در اسارت حوضچه هایی که در آن زمان حفرشده بوده است در اطراف این تخت زیبا, تا از نفوذ دشمنان در امان باشد, قرار دارد.
اینک حوضچه اطراف آن خشک, تخت آن مسکوت و جاده آن مخروبه باقی مانده است و همچنان شگفت زده از این همه بی توجهی مسئولان دولتی و دولتمردان سر شرمندگی خود را در برابر جهانیان به زیر انداخته و آرام با آفتاب سوزان منطقه همنشین است.
ایبک مرکز یک ولایت است, ولایتی که می تواند بسیاری از نیازهای زراعتی این کشور را تامین کند, اما مردمان آن به گفته خود والی از آشامیدن آبی که شایسته انسان باشند محروم هستند, از مرکز شهر آن رودخانه ای مواج در حال عبور است, اما آب آن همواره با خود گل به همراه دارد و آلوده است, حتا اطرافیان همین رودخانه برای رسیدن به آب آشامیدنی حد اقل باید چهل تا پنجاه متر زمین را حفر کنند و با دوله از دل زمین جرعه جرعه آب بکشند و آن را بنوشند. زمینهای شان خشک, زارعان در انتظار آب, اما رودخانه از میان آنها نیشخند زده و

کتیبه

کتیبه سرخ کوتل
حینیكه در سال 1957م سنگ نوشته‌ی معروف به « كتیبه‌ی سرخ كوتل» كشف گردید، به دلیل ناآشنا بودن زبان آن، دانشمندان با ضمیر «زبان دیگر» از آن نام می بردند. معنای این اشاره آن بود كه این زبان نیز در كنار زبان های ایرانی شرقی، یك زبان دیگر از همان خانواده است. از همین روست كه موقعیت این زبان را - هم از نظر جغرافیائی و هم از نظر زبان شناسی- در میان زبان های پشتو و پامیری (چون یدغو و مونجانی) از یك طرف، و زبان های سغدی، پارتی و خوارزمی از سوی دیگر تعیین كردند.
در آن زمان هرگز تصور نمی كردند كه این كتیبه نماینده ی زبانی از هر لحاظ بزرگ خواهد بود؛ زیرا در آن سالها و تا سال های آخر قرن بیستم، باور غالب آن بود كه پیشینه ی زبان «فارسی دری» به زبان ایرانی میانه‌ی غربی بنام پهلوی ساسانی یا فارسی میانه (پارسیك) می پیوندد. گوئی تا همین اكنون به سخنان ابن مقفع توجه جدی نشده است و إلا اولا ً نباید زبان كتیبه ی سرخ كوتل را ناآشنا می خواندند؛ ثانیاً نمی بایست از ریشه ی دوم (در واقع ریشه ی اصلی) زبان «فارسی دری» غافل می ماندند.
پس از كتیبه‌ی سرخ كوتل، طی پنجاه سال اخیر، اسناد زیادی به زبان نام نهاد باختری بدست آمده است، كه تعداد آنها را به یكصد و سی پارچه تخمین نموده اند، اما مهمترین آنان كتیبه های رباطك و یكاولنگ است. زیرا، اینان علاوه برارزش زبان شناسی حاوی نكات مهم تاریخی نیز هستند

تنگه خیبر

تنگه خیبر یا گردنه خیبر دره و گذرگاهی معروف در رشته کوه هندوکش است که در مرز میان افغانستان و پاكستان قرار دارد. این گردنه كه قرنها راه داد و ستد و هجوم از آسیای مرکزی بوده اینک حلقه عمدهٔ ارتباطى بین پیشاور پاكستان و کابل افغانستان می‌باشد. این گردنه ارتفاعش از ۱۰۷۰ متر تجاوز نمی‌كند

کلیه حقوق متعلق است به رسانه افغانستان ما
دیزاین شده در سما