یک روز طالبا مرغ خروس را بندی کردن . خو دیگه مرغا جمع شدن و به دیدن خروس رفتن . خروس را گفتن چراچی کردی ؟ خروس گفت طالب عکس ماکیان ره از جیبم پیدا کده . هاهاهاها

 

معلم از شاگرد پرسید که بچیم بخیز بگو که فیل در کجا پیدا میشه؟

شاگرد گفت معلم صاحب فیل هیچ وقت گم نمیشه

 

یک عروس صبح عروسی خود دید که برادر شوهرش (ایورش) آمد و بسیار نزدیک در پهلویش نشست. عروس برش گفت که او بچه یک کم دور بیشی که بد هست

 ایورش گفت که چرا بد باشه پدرم گفت که بعد از برادرت نوبت توهست

 

از یکی میپرسد: چرا زن گرفتی؟

گفت ولا مه دیدم که درزندگی هیچ کاره نمیشم گفتم حداقل یک داماد خو شوم

در کنسرت یک هنر مند یک تبله نواز بسیار با احساس محکم ، محکم تبله میزد . آهنگ هنرمند هم تمام شد ولی او به تبله نواختن خود ادامه داد . در ختم گردانده پروگرام از او سوال کرد : که چی احساس و انگیزه برایت رخ داده بود که اینقدر مقبول تبله میزدی ؟ تبله نواز گفت احساس و انگیزه نبود در سر یک تبله عکس خانمم را چسپانده بودم و در سر تبله دگر عکس خشویم بود

 

در وردک مسابقات کشیدن صدای خر را اندازی شده بود

 سطح مسابقات آنقدر بالا بود که خود خر چهارم شده بود

 

شوهر به خانم خود وصیت می کند که بعد از مرگم همرای مرد همسایه عروسی کن

خانمش میگه ده قار خدا شوی ای چی قسم وصیت است

شوهرش میگه او یک دفعه موتر خراب و کهنه خوده سرم زده بود می خاهم قصد خوده بگیرم

 

یک روز عروسی شیر بود و یک موش بیسار رقص میکرد. یکی از حیوانات از موش پرسان کرد که تو چرا اینقدر خوشحال هستی موش جواب داد. که عروسی برادر خواندی من است آن حیوان حیران شد و گفت تو موش استی و آن شیر . موش خندید و گفت بچیم هر کس پیش از عروسی شیر میباشد و بعد از عروس

 

سه تا مرد مردن در اخرت در روز باز پرس بری اولی گفت : برو بهشت ، دومی برو جهنم ، سومی برو تبیله :پرسیدن چرا ؟ گفت : اولی زن داشت دنیا برای او جهنم بود ، دومی مجرد بود دنیا برایش بهشت بود ، سومی زنش مرد نادان رفت یک زن دیگر گرفت

يك دختر از ملا پرسید : اگه یک بچه یک دختره ببوسه چی ميشه ؟

ملا گفت : کار بسيار بد اس گناه داره ، از جمله گناه های كبيره اس

دختر بازهم پرسيد : خی اگه ملا ببوسه چی ؟

ملا گفت : ای شوخك مثلیکه هوای جنت به سرت زده

کلیه حقوق متعلق است به رسانه افغانستان ما
دیزاین شده در سما